?دلنوشته های آوا?·۳ سال پیشهوس سرک کشیدن به دنیای کودکی ام را دارم …من تو یه شهر دور افتاده اطراف یه استان بزرگ و دوست داشتنی زندگی میکردم یادمه اونروزا وقتی 5 ،6 ساله بودم تموم دلخوشی شبانم این بود که فردا…
?دلنوشته های آوا?·۳ سال پیشآشنایی با من?زندگی از دوره ی جووونی تا الان به من روی خوش نشون داده بود اما من همچنان با امید و عشق به پسرم زنده ام و زندگی میکنم ...