احتمالا آخرین کتابی که سال 1399 خوانده ام، نیه توچکا اثر داستایفسکی...
به نظرم انتخاب آثار کلاسیک برای خواندن اغلب انتخاب مطمئنی است و بعید است که ناامیدت کند. چه برسد که نویسنده داستایفسکی هم باشد.
از نظر نحوه روایت و فرم داستانی، نیه توچکا شبیه آثار دیگر داستایوسکی نیست. شیوه معمول داستایوسکی دستمایه قرار دادن یک موقعیت داستانی و رفتن به عمق و کنکاش در روابط و حواشی آن است. اما اینجا، محور خود شخصیت نیه توچکا است که در موقعیت های مختلفی قرار می گیرد. کتاب 7 فصل دارد و هر یک یا دو فصل آن داستانی جداگانه و مستقل دارد. داستایفسکی زندگی دختری به نام نیه توچکا را از کودکی تا هفده سالگی، از زندگی با مادر و ناپدری تا یتیمی و به فرزندی پذیرفته شدن در خانواده دیگر و سرانجام بلوغ روایت کرده. کتاب حاوی چند خرده داستان است.
نیه توچکا همچنین جان می دهد برای اجرای صحنه، به نظرم این اثر یک نمایشنامه چهار پرده ای تمام و کمال است. بخصوص تراژدی ها شکسپیر از جمله اتلو را تداعی می کند.