مدرسه کسب و کار آیا | AYA business school
مدرسه کسب و کار آیا | AYA business school
خواندن ۷ دقیقه·۵ سال پیش

انگیزه دادن به کارکنان

می دانیم که منابع انسانی مناسب و کارآمد، کلید موفقیت و موتور محرک توسعه در سازمان ها و در سطح کلان در کشورها به شمار می روند و از این روست که شرکت ها و سازمان های موفق در دنیا توجه بسیاری به نیروی انسانی خود دارند. در هنگام استخدام نیروی انسان باید از تخصص، تعهد و انگیزه فرد به درستی اطمینان حاصل کرده و در طول دوره فعالیت نیز با ایجاد مشوق ها و روش های متعدد دیگر، انگیزه وی را حفظ نمود. زیرا نیروی انسانی با انگیزه می تواند سازمان را با سرعت بیشتری به سوی اهداف از پیش تعیین شده سوق دهد. به همین جهت لازم است مدیران و به ویژه مدیران منابع انسانی سازمان ها ابتدا به شناخت کارکنان خود پرداخته و بر اساس این شناخت بدست آمده به انگیزه دادن به کارکنان اقدام کنند. کارکنان با انگیزه راندمان کاری به مراتب بالاتری از کارکنان کم انگیزه و بی انگیزه دارند و راندمان کلی سازمان را به شکل قابل توجهی بالا می برند. به دلیل اهمیت این موضوع که از مهم ترین تکنیک های مورد استفاده توسط مدیران موفق به شمار می رود، لازم دیدیم به طور ویژه به مقوله انگیزه دادن به کارکنان سازمان بپردازیم.

روش های ایجاد انگیزه در کارکنان

همان طور که ذکر شد برای انگیزه دادن به کارکنان ابتدا باید به شناخت کارکنان برای آشنایی با نیازها و خواسته های آن ها اقدام شود. وقتی کارکنان حس می کنند برای سازمان مورد توجه و مهم هستند قطعا با تمام وجود خود را در اختیار سازمان قرار می دهند و موفقیت سازمان را از ته دل، موفقیت خود می دانند. از این جهت سعی می کنند با تمام توان بالاترین بازده خود را برای سازمان داشته باشند.

– مورد توجه قرار گرفتن در سازمان: یکی از مهم ترین نیازهای ذاتی هر انسانی دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن است. هر انسانی که در یک سازمان مشغول فعالیت و ارائه خدمات است دوست دارد فعالیت ها و زحمات، توانایی ها و مهارت ها و همچنین بازده بالای کاری وی توسط تیم مدیریتی سازمان دیده شود. در هر سازمان و کسب و کار موفقی در دنیا یک سازوکار مدون برای رصد کارکرد کارکنان تعریف شده است که در آن چارچوب قابلیت ها و زحمات کارکنان خوب نمایان شده و این افراد در جمع مورد قدردانی و تشویق قرار می گیرند.

– پاداش مالی : طبق همان مکانیزمی که عرض شد پس از دیده شدن کارکرد و راندمان مناسب کاری کارکنان، باید به آنان پاداش تشویقی داده شود که موجب انگیزه بیشتر آنان شود. این قضیه می تواند آرامش فکری و حس قدردانی را در میان کارکنان تقویت کند و آن ها حس کنند وقتی سازمان موفق تر می شود موفقیتش را با آن ها تقسیم می کند و به همین جهت تلاش می کنند برای سازمان راندمان بهتری داشته باشند.

– ایجاد احساس خانواده بودن با کارکنان: با کارهای بسیار ساده ای چون تبریک روز تولد یا تولد فرزند نورسیده می توان در میان کارکنان یک سازمان این حس را ایجاد کرد که آن ها مانند اعضای خانواده برای مدیران شرکت دیده می شوند و چیزهایی که برای آنان مهم است برای مدیران نیز گرامی داشته می شود. این موارد ناخودآگاه در ذهن این افراد تاثیر گذاشته و به آنان انگیزه بیشتری برای کار با راندمان بالا در سازمان را می دهد.

– حل مشکلات کارکنان: در برخی مشاغل در محیط کار مشکلاتی برای کارکنان به وجود می آید. به عنوان مثال در برخی صنایع می تواند مواردی چون نبود تهویه مناسب را مطرح کرد. در برخی محیط های اداری نبود نور مناسب می تواند از این دست موارد به شمار برود. مدیران باید مرتب در میان پرسنل خود رفته و از این مشکلات آگاه شده و در سدد رفع آن ها بر بیایند. وقتی کارکنان ببینند که این مسائل آن ها نیز برای مدیران مهم است و مدیران می خواهند کارکنان در محیط بهتری کار کنند.

– نشان دادن تاثیر عملکرد کارکنان روی عملکرد سازمان: به طور عموم، اغلب کارمندان ارتباطی بین وظایف روزانه‌ خود و روند پیشرفت سازمان نمی ‌بینند و فقط به صورت روتین، وظایف محوله خود را انجام می دهند. البته مدیران نیز معمولا بر این تصور هستند که کارکنان اطلاع کافی از تاثیرشان روی عملکرد کلی شرکت دارند. بهتر است به عنوان مدیر، به روشنی تاثیر هر فرد و وظایفش را روی کلیت سازمان شرح دهید و به کارکنان سازمان بگویید که عملکرد خوبشان نه تنها روی مدیر مستقیم بلکه روی کل سازمان تاثیر مثبت داشته است. حتی عملکرد آنها را مثالی آموزشی برای دیگر کارمندان بدانید. کارکنانی که نقش خود در موفقیت شرکت را به درستی درک نمی‌ کنند، به احتمال زیاد از لحاظ احساسی ارتباطی با شرکت برقرار نمی‌ کنند. از این رو شما به عنوان مدیر باید به آنان دلیل حضورشان در سازمان و تاثیرشان بر دستیابی به اهداف سازمان را توضیح دهید تا کارکنان احساس کنند در موفقیت کلی سازمان و دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده سازمان نقش داشته و بدین سبب با دانشتن بیشتر ارزش کار خود، با جدیت بیشتری کار کنند.

این موضوع یکی از بهترین و مهم ترین روش های ایجاد انگیزه در کارکنان به شمار می رود که نباید هرگز کنار گذاشته شود.

چه مواردی انگیزه کارکنان را از بین می برد؟

برای یک مدیر بدترین خبر می تواند بی انگیزگی کارکنان سازمانش باشد. انگیزه دادن به کارکنان همان طور که پیش تر ذکر شد، باعث بالا رفتن بهره وری سازمان می شود و بیلان کاری خود مدیر را به شکل چشمگیری مثبت می کند. از این جهت اکثر مدیران بسیار تمایل دارند که بتوانند از روش های مختلف به انگیزه دادن به کارکنان خود بپردازند. اما باید در نظر داشت که برای دادن انگیزه به کارکنان اول باید به شناخت آنان پرداخت و مواردی که باعث کشته شدن انگیزه در آنان می شود را از میان برداشت تا بازده پرسنل و در مجموع بازده سازمان به شکل معناداری بالا رود. اما باید مدیران شرکت ها در نظر داشته باشند که در سازمان و کسب و کار خود عوامل از بین برنده انگیزه کارکنان را شناسایی کرده و آن ها را در حد امکان محدود و مهار کنند. حال به معرفی چند مورد از عوامل کاهش انگیزه کارکنان سازمان ها می پردازیم:

– شرایط نامناسب محیط کار: همان طور که ذکر شد، شرایط نامناسبی چون عدم وجود تهویه مناسب هوا که بیشتر در کارخانجات دیده می شود یکی از مواردی است که روح و جسم کارکنان را فرسوده کرده و آنان را بی انگیزه می کند.

– شفاف نبودن وظایف کارکنان: اینکه هر فرد در سازمان وظایف مشخصی نداشته باشد بسیار مشکل زا و از بین برنده انگیزه است. زیرا ممکن است کارهایی بسیار بیش از میزان وظایف عادی یک کارمند بر سر وی ریخته شود و وی را بسیار فرسوده و ناامید و کم انگیزه کند.

– عدم پرداخت منظم و به موقع دستمزد کارکنان: کارکنان باید بتوانند روی این موضوع حساب کنند که آخر هر ماه دستمزد کار ماهی که کار کرده اند را دریافت می کنند، در غیر این صورت چه انگیزه ای برای زحمت کشیدن و سود رساندن به شرکت برای آن ها باقی می ماند.

– ریاکاری جهت انگیزه دادن به کارکنان: مدیران سازمان ها هرگز نباید هوش بالای کارمندان و همچنین جریان اطلاعات در سازمان‌ را نادیده بگیرند. در بسیاری از سازمان ها و به وفور دیده شده که مدیری به دروغ به کارمندش می‌گوید که کار بسیار خوبی انجام دادی و وظایفت را به نحو احسن انجام داده ای و من در جلسه‌ اخیر مدیران ارشد سازمان از عملکرد تو تعریف کردم و همواره پشتیبان تو هستم. چنین صحبت هایی اگر واقعیت داشته باشد می تواند برای کارمند ایجاد انگیزه کند. اما وقتی که کارمند با هیچ تشویقی از سازمان مواجه نمی شود و متوجه دروغ بودن حرف های آن شخص مدیر شود قطعا نتیجه برای مدیر معکوس شده و نه تنها نتوانسته در کارمند خود انگیزه بیشتری ایجاد کند، بلکه انگیزه را در وی از بین برده است. چنین صحبت‌هایی در ذات خود نشان ‌دهنده‌ی هدف ریاکارانه‌ شخص مدیر هستند که در حقیقت می خواهد کارمندش را فریب دهد. در نتیجه‌ این ادعاهای ریاکارانه مدیر، کارمند به طور معمول لبخندی می‌ زند، اما قطعا می‌ داند که تعریفی از وی در جمع مدیران صورت نگرفته است و این روند در نهایت باعث از بین رفتن اعتماد کارمند به مدیر و حتی کاهش انگیزه‌ او می ‌شود. این که انسان حس کند توسط فردی دیگر، نادان شمرده می شود و فرد مورد نظر فکر می کند می تواند به راحتی وی را فریب دهد در حقیقت احساس بسیار بدی نسبت به آن فرد در دل انسان ایجاد می کند و وجود این حس در کارکنان یک سازمان برای یک مدیر می تواند ویرانگر باشد.

www.ayabs.com

منابع انسانیکارکنانسازمانانگیزهعملکرد سازمان
مشاوره کسب و کار، برگزار کننده ی دوره های هوش هیجانی، مدیریت، فروش و مذاکره حرفه ای، زبان بدن، خودفروشی و هوش خیابانی، مدیریت استراتژیک، دیجیتال مارکتینگ، اصول بازرگانی در کسب و کار || www.ayabs.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید