مشکلی که تقریبا سراغ همه دانش آموزایی که برای کنکور تلاش میکنن میره، ناامیدی در سال کنکور هست؛ مهم نیست چقدر درس خوندی و روند نتیجه آزمونات چطوری پیش میره، احتمالا توی سال کنکورت برای یک بار هم که شده با ترس و ناامیدی دست و پنجه نرم میکنی.
من کلی دانش آموز پشت کنکوری میشناسم که دقیقا با همین فکرهای ناامیدکننده، وقتی درست یک قدمی رسیدن به هدفشون توی کنکور بودن، ناامید شدن و فکر کردن دیگه نمیشه و یک سال دیگه خودشونو درگیر زحمت و استرس کنکور کردن! برای همین این بار میخوام بهت بگم چیکار کنی که از روزای ناامیدی راحتتر خلاص شی:)
عادت های خوب و بد یه کنکوری رو بشناس.
علائم ناامیدی در سال کنکور
- دائما به آینده فکرمیکنی و تصور میکنی اگر نتیجه دلخواهتو نگیری چه اتفاقی میفته؟
- یا به گذشته فکرمیکنی و مدام با خودت میگی کاش اون کارو انجام نمیدادم یا فرصتهامو از دست نمیدادم.
- به خودت میگی من میدونم نمیشه؛ اصلا چرا الکی دارم وقت خودمو تلف میکنم، یا اینکه هرچی بخونم دیگه دیره و فایده نداره!
- استرست زیاده و میگی خدایا چی میشه؟ چرا من نمیتونم بخونم؟ چرا فرصتامو از دست دادم؟ آخرش که چی؟ آخرش که قبول نمیشم، این همه دانش آموز زرنگ جای من کجاست؟ :/
- با خودت میگی فقط کسایی که سهمیه دارن میتونن موفق بشن و بدون سهمیه نمیشه دانشگاه خوب قبول شد(الکی مثلا)
- خودتو با بقیه دوستات و همکلاسیات مقایسه میکنی و حس میکنی دیگه نمیتونی به اونا برسی و اگر رتبه خوب میخوای باید پشت کنکور بمونی!
و خلاصه هر فکری که فقط انگیزه و انرژیتو میگیره و منجر به بیشتر تلاش کردنت نمیشه!
اینکه گاهی این فکرها بیاد توی سرت نرماله اما مشکل از جایی شروع میشه که یه مدت همش به این چیزا فکر می کنی و مانع درس خوندن و پیشرفتت میشه، کمکم باور میکنی که تو لیاقت موفق شدن رو نداری و تلاش کردن بیفایده ست؛ این ها از مهمترین علائم ناامیدی در کنکور هست.
اینجا بهت گفتم ساعت مطالعه کنکور چقدر باید باشه .
چرا سال کنکور ناامید و بی انگیزه میشیم؟
مسیر کنکور یه راه طولانی و سخته، بخصوص اگر دانش آموز درسخونی باشی و از خیلی قبل تر، درس خوندن برای کنکور رو شروع کرده باشی. زحمت کشیدن و تلاش کردن توی مسیری که میبینی هرچی پیش میری، نتیجه دلخواهت رو نمیگیری و فکر و خیالاتی که بالاتر گفتم میاد سراغت و باعث میشه هرچی به کنکور نزدیک تر میشی، ناامید تر بشی و تلاشت هم به تبع کمتر بشه.
میخوام یه چیزی رو خوب بدونی، ناامیدی در سال کنکور یه امر کاملا طبیعیه! همه ماهایی که الان با رتبه های خوب قبول شدیم و به عنوان مشاور با دانش آموزای کنکوری در ارتباطیم هم این شرایط رو گذروندیم؛ همهمون یه دوره ای افت داشتیم، ناامید شدیم، فکرکردیم همه زحمتامون دود شد رفت هوا، با خودمون گفتیم احتمالا امسال اون چیزی که میخوایم نمیشه و باید پشت کنکور بمونیم اما رمز موفقیت هرکسی که این مسیر رو با خوشحالی به پایان رسونده یه چیزه:
«استمرار»
چطور به ناامیدی در سال کنکور غلبه کنیم؟
اول از همه، باید بدونی که این افکارت کاملا عادیه و هر بچه کنکوری که کنکور واسش مهم باشه، چه خونده باشه و چه نخونده باشه، گاه و بی گاه این افکار میان سراغش! در واقع این خاصیت ذهن توئه که وقتی توی شرایط سخت قرار میگیری برای محافظت از تو بدترین شرایط رو پیشبینی میکنه تا تو آمادگی مقابله باهاش رو داشته باشی و این ربطی به جلو بودن یا عقب بودن تو نداره.
پس از اونجا که این افکار همش طبیعیه و کارکرد صحیح مغز تو رو نشون میده(تا یه حدی داشتنش طبیعیه ) پس سخت نگیر به خودت و سعی کن کم کم بهش غلبه کنی و ناامیدی در سال کنکور رو جایگزین اعنماد به نفس کنی پس فقط ازت میخوام که :
برای این که به درس خوندن عادت کنی این مقاله رو بخون .
۱. حواست باشه که انگیزتو حفظ کنی و انگیزت باید واقعی باشه!
اگر الان داری یه درس رو توی آزمون ها زیر سی درصد میزنی، نباید به خودت بگی تا دو ماه دیگه میرسونمش به هشتاد؛ اینجوری احتمالا اگر توی آزمون بعد درصدت بیاد روی ۲۵ استرس میگیری؛ چون فقط یک ماه و نیم باقی مونده و توی آزمون بعد هم اگر پیشرفت نداشته باشی ناامید میشی و جا میزنی.
ولی اگر به خودت بگی میخوام برسم به درصد پنجاه، اون وقت با یکی دوبار خراب کردن آزمون اتفاقا انگیزت بیشتر میشه و تلاش میکنی.
گرفتی چی میگم؟ هدفای واقعی و قابل دسترس برای خودت بذار که انگیزت بشه نه عامل ناامیدیت :)
۲. قرار نیست همه درسا رو کامل بخونی!
خیلی از مباحثت باقی مونده؟ نگرانی که پس کی میخوای تمومش کنی؟
خیلی از بچه ها هستن که درسها رو کم و بیش خوندن ولی میدونن که توی این ۳ ماه نمیتونن مباحث رو کامل کنن!
رفیق اولا اینو بدون که همه درس ها رو قرار نیست صد درصد بزنی! اگر یه سری به کارنامه قبولی های خودمون توی سایت مدیکال بزنی میبینی که یه درصد متوسط توی همه درسها میتونه یه نتیجه خیلی خوب برات به دنبال داشته باشه؛ دوما اینکه سعی کن «مباحثی که تا الان خوندی» رو به یه تسلط خیلی خوب برسونی.
قطعا توی این مباحثی که تا اینجای کار خوندی ایراداتی داری، سعی کن اون ایرادا رو رفع کنی.
خوندن کامل مباحث مثل داشتن یک اقیانوس عمیقه! اگر شرایط داشتن اقیانوس عمیق رو نداری حداقل دریاچه عمیق داشته باش!
البته یه نکته خیلی مهم اینه که بعضی از این افکار دست خودته واقعا! منظورم اینه که بعضی وقتها این احساسات یه جور فرار کردن از دست مسئولیتی هست که در پیش داری! برای این مدل ناامیدی ها که راهکاری برای جبرانش داری و هنوز وقت برای درست کردنش هست، باید برای نگرانی هات راهکار پیدا کنی که تا حد امکان اون چیزی که ازش میترسی اتفاق نیوفته :)
پس یه برنامه خوب و قابل دستیابی میچینی و میبینی که با عمل کردن بهش استرس و ناامیدی برای کنکورت کمتر میشه.
۳. دلیل ایجاد این افکار و احساساتت رو بدون
از حالا به بعد، از این موضوع آگاه باش و نذار این باعث ناامیدی تو بشه و یا باعث بشه فکر کنی جدی جدی قرار نیست دیگه بتونی موفق بشی! به هدفت تا آخرین لحظه کنکورت تعهد داشته باش؛ حتی اگر ناامیدی، حتی اگر بی حوصله ای ولی بازم ادامه بده مسیری که شروع کردی رو واسه اینکه بعد ها شرمنده خودت نباشی :)
جمع بندی
شاید همین زمان باقی مونده برای رسیدن به هدفت کافی باشه؛ پس به هیچ عنوان روی این مدل افکارت حساب نکن! مطمئن باش آینده هر چی هم بخواد بشه، بدتر ازین نیست که از همین جای کار تسیلم بشی و کنار بکشی، برای رسیدن به اون هدفی که به خاطرش شروع کردی و ادامه دادی، برای هدر نرفتن اون همه زحمت و وقت و هزینه، برای اینکه موقع دیدن نتیجه کنکورت شرمنده خودت نباشی و فکر نکنی میتونستی بهتر باشی و کاش عقب نمی کشیدی پس تا آخرین لحظه ادامه بده و سعی کن مدام بهتر و بهتر بشی و یادت باشه
مدیکال اینجاست که کمکت کنه تا بهترین خودتو توی کنکور نشون بدی.
امیدوارم موفقیت و خوشحالیت رو ببینم :))