ورود
ثبت نام
melikasafavi13
خواندن ۱ دقیقه
·
۵ سال پیش
خونه ی قدیمی
دلم یک خانه قدیمی میخواهد با حافظ خوانی ؛ آن هم از زبان تو ! دو استکان چای داغ ... زمستان باشد ؛ در و پنجره ها را ببندم تو بنشینی کنارم و شعرت را بخوانی و من مات نگاهت کنم آنقدر مات که تو بخندی به دیوانگی ام دلم یک زندگی ساده میخواهد ُپُر از لحظات با تو بودن پُر از صدای تو پُر از سکوتِ من و خالی از هر چیز دیگر ... #ملیکا_صفوی
خونه قدیمی
عاشقانه
دلنوشته
شاعرانه
melikasafavi13
دوست داشتم آن کسی باشم که از فرط دانایی رو به سکوت می اورد اما... نشد ! دانشجوی کارشناسی ارشد_پژوهش هنر
دنبال کنید
شاید از این پستها خوشتان بیاید