بسیاری از مردم تصمیم دارند که کارآفرین شوند. چراکه کارآفرینی به آنها این اجازه را میدهد که رئیس باشند. وقتی کارآفرین میشوید، میتوانید تمام تصمیمات تجاری، از استراتژی کلی شرکت تا مدیریت منابع انسانی را اتخاذ کنید. این یک موقعیت جذاب بر روی کاغذ است، اما در عمل ممكن است مرتكب اشتباه مدیریتی شويد؛ مدیریت پروژه و تیمها بسیار چالشبرانگیزتر از آن چیزی است که اکثر کارآفرینان مشتاق تصور میکنند.
قیمتها، قوانین و بازارها را میتوان دستهبندی، کمیسازی و پیشبینی کرد. اما انسانها و رفتارشان را نميتوان به يك شكل تحليل نمود. اين امر باعث ميشود كه دستيابي به يك استراتژي مديريت موفق جهاني تقریباً غیرممکن باشد. درحالیکه بسياري از كارآفرينان جديد خود را توجيه ميكنند كه كسبوكارشان متفاوت خواهد بود و به همين دليل افرادشان همگي از كاركردن در آنجا هيجان زده خواهند شد، در واقعيت بيشتر صاحبان كسبوكار آمادگي لازم براي تحمل سختيهاي مديريت موفق را ندارند و در نهايت مرتكب اشتباهات اساسي ميشوند.
در اینجا برخی از رایجترین اشتباهات مدیریتی که در بین کارآفرینان جدید مشاهده کردهایم آورده شده است، بياييد نگاهي دقیقتر به آنها بيندازيم:
به عنوان یک کارآفرین جدید، ممکن است به ایجاد یک محیط کاری فوقالعاده انعطاف پذیر و بدون استرس تمایل داشته باشید. این میتواند شامل ارائه روزهای تعطیل نامحدود، عدم الزام به ساعات کاری تعیین شده یا تأکید بر ایجاد دوستیهای شخصی بین کارمندان باشد. در حالی که این رویکردهای معاصر به فرهنگ کار میتواند رضایت شغلی و انگیزه را افزایش دهد، حفظ تعادل با قوانین روشن و انتظارات حرفهای، ضروری است. بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که یک فرهنگ کاری جامع مستلزم تعادل است.
اينكه يك كسبوكار چندمليتي بزرگ با مثلاً يك ميليون كارمند تصميمات نادرست استخدامي اتخاذ كند، يك مسئله عادي است. اما يك استارتاپ با تيم اوليه پنج نفره نميتواند اندازه اين كسبوكار چندمليتي تجملي باشد و بايد خطا و اشتباه مدیریتی را كاهش دهد. به عنوان يك كارآفرين جديد، شما به طور قابلدرک و مناسبي هيجانزده هستيد كه كارها را با بيشترين سرعت ممكن پيش ببريد، اما نميتوانيد در تصميمگيريهاي اوليه استخدام خود عجله كنيد.
افرادي كه به عنوان نخستين اعضاي تيم شما استخدام ميشوند، كساني هستند كه شما را از مراحل اوليه توسعه كسب و كارتان عبور ميدهند و مهارتها، انگيزهها و شخصيتهاي آنها در نهايت تعيين كننده موفقيت يا شكست دوره ابتداييِ كسبوكار شما خواهد بود.
پس بهتر است تا زمان خود را صرف كنيد، نامزدهاي خود را با دقت بررسي كنيد و تنها زماني تصميم بگيري كه مطمئن شويد به اندازه كافي بر روي گزينههاي خود وقت گذاشتهاید و آنها را بررسي کردهاید.
با موارد متعددی روبرو شدهایم که در آن کارآفرینان در ارائه بازخورد به کارمندان خود شکست میخورند. دلایل پشت این شكست متنوع به نظر میرسد. برخی از کارآفرینان از ارائه انتقاد احساس ناراحتی میکنند، در حالی که برخی دیگر فاقد مهارت برای ارائه بازخورد مؤثر هستند. همچنین کسانی هستند که ترجیح میدهند کارمندانشان وظایف خود را به طور مستقل مدیریت کنند. متأسفانه هیچ یک از این دلایل قانع كننده نیستند.
بازخورد، نقشی اساسی در درگیر نگه داشتن کارمندان و همسو كردن آنها با اهداف شما دارد.
بازخورد به عنوان وسیلهای برای تقویت عادات کاری مثبت، حذف تدریجی عادات مضر و حفظ انگیزه نیروی کار شما عمل میکند. بدون بازخورد منظم، مسائل ممکن است تشدید شوند، کارمندان ممکن است از مسیر خود منحرف شوند و روحیه کلی تيم احتمالاً کاهش مییابد.
درگیر شدن در یک حلقه بازخورد مستمر نه تنها نگرانیهای فوری را برطرف میکند، بلکه محیطی از بهبود مستمر و ارتباطات باز را تقویت كرده و احتمال ارتكاب اشتباه مدیریتی را كاهش ميدهد. از طریق بازخورد سازنده است که تیم شما میتواند مهارتهای خود را اصلاح کند، انتظارات را درک کند و به طور مؤثرتری در موفقیت شرکت شما کمک کند.
این امری عادی است که کارکنان خود را به عنوان افرادی از جامعه درک کنید که تحت پرچم برند شما متحد شدهاند. به هر حال، شما هر یک از آنها را استخدام کردید تا با هم برای سازمان شما کار کنند.
با این حال، بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که هر یک از اعضای تیم شما فردی منحصر به فرد است که با مجموعهای از نقاط قوت، ضعف و سبکهای کاری خاص خود متمایز شدهاند که منجر ميشود تا حتماً یک رویکرد مدیریت فردي را پيش بگيريد.
بهکارگیری یک استراتژی مدیریتی یکسان برای همه کارمندان، مانند تلاش برای ایجاد انگیزه در آنها به همان روش یا ارائه بازخورد به طور یکسان، یک اشتباه استراتژيك است. متأسفانه، این اشتباهی است که اغلب در دنیای کارآفرینی رخ میدهد. ارائه توجه فردی به کارکنان و تطبیق تکنیکهای مدیریتی خود برای رفع نیازهای خاص آنها ضروری است.
با پذیرش و قبول كردن فردیت اعضای تیم خود، نه تنها یک محیط کاری فراگیرتر و محترمانه را تقویت میکنید، بلکه عملکرد آنها را نیز بهینه میکنید. تطبیق رویکرد رهبری شما برای همسویی با ویژگیهای منحصربهفرد آنها میتواند منجر به افزایش رضایت شغلی، بهرهوری بالاتر و افزایش کلی کار تیمی شود.
احتمالاً، شما با دقت اعضای تیم خود را به دلیل مهارتها و استعدادهای منحصربهفردشان انتخاب کردهاید و به آنها اعتماد کردهاید تا در نقشهای مربوطه خود برتری پیدا کنند؛ مهم نیست که اين نقشها شامل ساخت پیشبینیهای مالی باشند یا برنامهنویسی! برای دستیابی به موفقیت و کاهش احتمال ارتکاب اشتباه مدیریتی، ضروری است که به این افراد اجازه دهیم وظايف خود را بهصورت خودمختار انجام دهند تا کار خود را به روشهای متمایز خود بدون دخالت بی دلیل مدير انجام دهند.
اين يعني بايد از بر عهده گرفتن وظايف آنها (حتي اگر نيت خوبي هم داشته باشيد) پرهيز كنيد؛ اجتناب از اختصاص مسئوليتهاي غيرمرتبط با تخصص اين افراد و مديريت سفت و سخت دانش آنها در حالی که خود ميدانند بهترين روش انجام كار چيست، به مديران توصيه ميشود.
نقش شما در درجه اول شامل مدیریت زمان و مدیریت وظایف است، اما در بیشتر موارد، باید به توانایی تیم خود در مدیریت مسئولیتهای خود اطمینان داشته باشید. اين در حالی است که لازم است بر چشم انداز سازمانی گستردهتر خود تمرکز كنيد.
این اشتباهات متأسفانه رایج هستند؛ اما غیر قابل حل نیستند. در حالی که پیشبینی اقدامات هر فرد در هر شرایطی غیرممکن است، میتوانید خود و کسبوکارتان را برای چالشهای منابع انسانی اجتنابناپذیری که به وجود میآیند آماده کنید. به اشتباهاتی که دیگران مرتکب شدهاند توجه کنید و هرگز مسئولیتهایی را که بهعنوان مدیر واقعی منابع انسانی در شرکت نوپا بر عهده دارید، دست کم نگیرید.