چند وقتیه خودم تو خونه پنیر درست می كنم ، یك حس خوبه ، اینجور كار ها را دوست دارم ، گاهی هم غذا می پزم البته نه غذاهای خیلی پیچیده ، رقابت با طعم خورشت سبزی خانم ها آب در هاون كوبیدن است ، از فانتزی هایم پخت نون خانگی هم هست ، یك جور خلق كردنه و اینكه دیگران از محصول شما خوششون بیاد مخصوصا وقتی دیگران عزیزترین و نزدیك ترین افراد به شما باشند . برخی اوقات به پنیر سبزیجات معطر اضافه می كنم سری قبل كه "زیره" اضافه كردم . دخترم به همسرم گفته بود : "چرا ما نمی تونیم پنیر بخریم و باید از اینا بخوریم ؟! "یه پتك بود توی سرم و سریع رفتم پنیر بازاری خریدم . چند روز بعدش با دختر نشستیم سر سفره و آخرین تكه ی " پنیر پدر ساز یا نشانه فقر خانوادگی" را آوردم سر سفره .دختر با اشتها می خورد و گفت :" خیلی پنیر خوشمزه ایه بابا " از اون نگاهها بهش كردم ، گفت : " خب اولش خوشمزه نبود ".
ما برای بچه هامون چقدر باحوصله ایم و چقدر دركشون می كنیم و اگر رفتار ناشایستی هم بكنند خودمان را مقصر می دانیم كه در تربیت كوتاهی كرده ایم ، كاش این نگاه منعطف را با پدر و مادرمان هم بیشتر به كار می بردیم ، مادرم بعد از یك دوره بیماری سخت چند ماهه ،هفته پیش از قفس آزاد شد ، گلی بود ، نعمتی بود، بهاری بود كه رفت . صرف وجود پدر و مادرها فارغ از هر گونه رفتارشان نقطه اتصال و اتحاد فرزندانند ، عمر پدر بلند باشد . عمر والدین شما بلند