گرسنگی و غذا خوردن؛ خواب آلودگی و خواب و... همانند خوب غذا خوردن، خواب خوب نیز جزء اصلی سلامتی مطلوب است.
در حالی که ممکن است اغلب به این فکر نکنیم که چرا میخوابیم، اکثر ما تا حدی اذعان میکنیم که خواب به ما احساس بهتری میدهد. ما بعد از یک خواب خوب در شب احساس هوشیاری، انرژی بیشتر، شادتر و بهتر می کنیم. با این حال، این واقعیت که خواب باعث می شود احساس بهتری داشته باشیم و اینکه بدون خواب بودن باعث می شود احساس بدتری داشته باشیم، تنها توضیح می دهد که چرا خواب ممکن است ضروری باشد.
یکی از راههای فکر کردن در مورد عملکرد خواب، مقایسه آن با یکی دیگر از فعالیتهای حیاتی ما است: خوردن. گرسنگی یک مکانیسم محافظتی است که برای اطمینان از مصرف مواد مغذی مورد نیاز بدن برای رشد، ترمیم بافت ها و عملکرد صحیح تکامل یافته است. و اگرچه درک نقشی که خوردن دارد - با توجه به اینکه شامل مصرف فیزیکی مواد مورد نیاز بدن ما می شود - نسبتا آسان است - خوردن و خواب آنقدرها که به نظر می رسد متفاوت نیستند.
هم خوردن و هم خوابیدن توسط درایوهای داخلی قدرتمند تنظیم می شوند. بدون غذا، احساس ناخوشایند گرسنگی ایجاد می کند، در حالی که بی خوابی باعث می شود ما احساس خواب آلودگی کنیم. و همانطور که خوردن باعث رفع گرسنگی می شود و تضمین می کند که مواد مغذی مورد نیازمان را به دست می آوریم، خواب نیز خواب آلودگی را تسکین می دهد و تضمین می کند که خواب مورد نیازمان را به دست آوریم. با این حال، این سوال همچنان باقی است: اصلاً چرا به خواب نیاز داریم؟ آیا خواب یک عملکرد اصلی دارد یا خواب کارکردهای زیادی را انجام می دهد؟
دانشمندان این سوال را که چرا ما می خوابیم از زوایای مختلف بررسی کرده اند. آنها به عنوان مثال بررسی کرده اند که وقتی انسان یا حیوانات دیگر از خواب محروم می شوند چه اتفاقی می افتد. در مطالعات دیگر، آنها به الگوهای خواب در موجودات مختلف نگاه کرده اند تا ببینند آیا شباهت ها یا تفاوت های بین گونه ها ممکن است چیزی در مورد عملکرد خواب نشان دهد. با این حال، علیرغم دههها تحقیق و اکتشافات فراوان در مورد سایر جنبههای خواب، پاسخ به این سوال که چرا میخوابیم دشوار بوده است.
فقدان پاسخ روشن به این سوال چالش برانگیز به این معنی نیست که این تحقیق اتلاف وقت بوده است. در واقع، ما در حال حاضر خیلی بیشتر در مورد عملکرد خواب می دانیم، و دانشمندان چندین نظریه امیدوارکننده را برای توضیح علت خواب ابداع کرده اند. با توجه به شواهدی که آنها گردآوری کردهاند، به نظر میرسد که هیچیک از نظریهها هرگز درستی اثبات نخواهند شد. در عوض، ممکن است متوجه شویم که خواب با دو یا چند مورد از این توضیحات توضیح داده می شود. امید این است که با درک بهتر چرایی خواب، یاد بگیریم که به عملکرد خواب بیشتر احترام بگذاریم و از مزایای سلامتی آن لذت ببریم.
یکی از اولین تئوریهای خواب، که گاهی اوقات نظریه تطبیقی یا تکاملی نامیده میشود، نشان میدهد که بیتحرکی در شب سازگاری است که با دور نگه داشتن موجودات زنده در مواقعی که آسیبپذیر هستند، عملکردی بقا دارد.
این تئوری نشان میدهد که حیواناتی که قادر بودند در این دورههای آسیبپذیری بیحرکت و ساکت بمانند، نسبت به سایر حیواناتی که فعال باقی ماندهاند، برتری دارند. مثلاً این حیوانات در حین فعالیت در تاریکی تصادف نمی کردند و توسط شکارچیان کشته نمی شدند. از طریق انتخاب طبیعی، این استراتژی رفتاری احتمالاً به چیزی تبدیل شد که ما اکنون به عنوان خواب می شناسیم.
یک ضد استدلال ساده برای این نظریه این است که همیشه هوشیار ماندن برای اینکه بتوانید در شرایط اضطراری واکنش نشان دهید (حتی اگر در تاریکی شب دراز بکشید) بی خطرتر است. بنابراین، اگر ایمنی در اولویت باشد، به نظر می رسد هیچ مزیتی از بیهوشی و خوابیدن وجود ندارد.
اگرچه ممکن است برای افرادی که در جوامعی زندگی میکنند که منابع غذایی فراوانی دارند، کمتر آشکار باشد، یکی از قویترین عوامل در انتخاب طبیعی، رقابت و استفاده مؤثر از منابع انرژی است. تئوری حفظ انرژی نشان می دهد که عملکرد اولیه خواب کاهش تقاضا و مصرف انرژی فرد در بخشی از روز یا شب است، به ویژه در زمان هایی که جستجوی غذا کمترین کارایی را دارد.
تحقیقات نشان داده است که متابولیسم انرژی در طول خواب به میزان قابل توجهی کاهش می یابد (در انسان تا 10 درصد و در سایر گونه ها حتی بیشتر). برای مثال، هم دمای بدن و هم نیاز کالری در طول خواب در مقایسه با بیداری کاهش می یابد. چنین شواهدی از این گزاره حمایت می کند که یکی از کارکردهای اولیه خواب کمک به ارگانیسم ها برای حفظ منابع انرژی است. بسیاری از دانشمندان این نظریه را مربوط به نظریه عدم فعالیت و بخشی از آن می دانند.
توضیح دیگر برای اینکه چرا میخوابیم مبتنی بر این باور دیرینه است که خواب به نوعی در «بازیابی» آنچه در بدن از بین رفته در حالی که بیدار هستیم، عمل میکند. خواب فرصتی را برای بدن فراهم می کند تا خود را ترمیم و جوان کند. در سالهای اخیر، این ایدهها از شواهد تجربی جمعآوریشده در مطالعات انسانی و حیوانی پشتیبانی شدهاند.
قابل توجه ترین آنها این است که حیواناتی که به طور کامل از خواب محروم می شوند، تمام عملکرد ایمنی خود را از دست می دهند و تنها در عرض چند هفته می میرند. این بیشتر توسط یافتهها تأیید میشود که بسیاری از عملکردهای اصلی ترمیمی در بدن مانند رشد ماهیچهها، ترمیم بافت، سنتز پروتئین و ترشح هورمون رشد عمدتاً یا در برخی موارد فقط در طول خواب رخ میدهند.
سایر جنبه های جوان کننده خواب مختص مغز و عملکرد شناختی است. برای مثال، زمانی که ما بیدار هستیم، نورونهای مغز آدنوزین تولید میکنند که محصول جانبی فعالیت سلولها است. تصور می شود که تجمع آدنوزین در مغز یکی از عواملی است که منجر به درک ما از خستگی می شود. (اتفاقاً، این احساس با استفاده از کافئین خنثی میشود، که عملکرد آدنوزین را در مغز مسدود میکند و ما را هوشیار نگه میدارد.) دانشمندان فکر میکنند که این تجمع آدنوزین در هنگام بیداری ممکن است "محرک به خواب" را تقویت کند.
تا زمانی که ما بیدار هستیم، آدنوزین جمع می شود و بالا باقی می ماند. در طول خواب، بدن فرصتی برای پاکسازی آدنوزین از سیستم دارد و در نتیجه، هنگام بیدار شدن احساس هوشیاری بیشتری می کنیم.
یکی از جدیدترین و قانعکنندهترین توضیحها برای اینکه چرا میخوابیم، بر اساس یافتههایی است که خواب با تغییرات در ساختار و سازماندهی مغز مرتبط است. این پدیده که به عنوان انعطاف پذیری مغز شناخته می شود، کاملاً درک نشده است، اما ارتباط آن با خواب چندین پیامد مهم دارد.
برای مثال مشخص شده است که خواب نقش مهمی در رشد مغز در نوزادان و کودکان خردسال دارد. نوزادان حدود 13 تا 14 ساعت در روز را به خواب می گذرانند و حدود نیمی از این زمان را در خواب REM می گذرانند، مرحله ای که بیشتر رویاها در آن رخ می دهند. ارتباط بین خواب و انعطاف پذیری مغز در بزرگسالان نیز مشخص می شود. این امر در تأثیری که خواب و کم خوابی بر توانایی افراد در یادگیری و انجام وظایف مختلف می گذارد دیده می شود.
برای بهبود بهره وری با خواب راحت، مقاله زیر را می توانید مطالعه کنید: