ای قلم بیا یاری کن و بنویس
از عشق،از درد،از خشم از ذهر با صدای اخبار بنویس
بنویس که تیر میکشد این دل،بنویس که ذهر است واقعا این می
بنویس شاید واقعا بد مستم،بنویس همین قبل از مستی بود که بد گرسیتم.
راه برو قلم دارد خوشم می آید،کم کَمَک لبخند بر روی لبم میآید
ولی آه و خب که خودم میدانم،این لبخند شکل همان تلختر از اشک میماند.
درد دارم و درد دارم و درد دارم
قرار بود نشر پیدا کند آیا میتانم؟