ویرگول
ورودثبت نام
علی‌آقا
علی‌آقا
خواندن ۴ دقیقه·۶ سال پیش

استاد «خاک بر سر»

امیر هاشمی مقدم: به تازگی سخنرانی و نقد تند دکتر نعمت‌الله فاضلی (انسان‌شناس) به وضعیت دانشگاه‌ها و استادان (اینجا)، با واکنش‌های گسترده‌ای در فضای دانشگاهی ایران روبرو شد.

دکتر نعمت‌الله فاضلی (انسان‌شناس)
دکتر نعمت‌الله فاضلی (انسان‌شناس)

او در این سخنرانی با اشاره به برخی پژوهش‌های انجام‌شده، می‌گوید وضعیت منش و اخلاق استادان دانشگاه در این چند دهه بسیار بدتر شده است. اگرچه به ظاهر در برخی زمینه‌ها (همچون آشنایی با رایانه و زبان انگلیسی) بهتر شده و رزومه‌های طولانی (گاه چندصد مقاله‌ای) دارند، اما بسیاری‌شان سواد دانشگاهی (به معنای درک مطلب، اندیشه انتقادی و...) ندارند. در دانشگاه‌ها دزدی و استثمار دانشجو زیاد است و بسیاری استادان با آنکه هیچ نقشی در نگارش مقاله یا کتاب دانشجویان‌شان ندارند، نام خود را به زور بر روی آنها می‌نویسند. بخشی از این مسئله به آیین‌نامه‌های ارتقا و شیوه‌های پاداش‌دهی به استادان باز می‌گردد. پس از بیان اینهاست که دکتر فاضلی می‌زند به سیم آخر و می‌گوید خاک بر سر آن استادی که این همه نابرابری و بحران را در کشور می‌بیند، اما بی‌توجه به اینها به فکر رزومه درست کردن است.

واکنش‌های گسترده‌ای به‌ویژه از سوی استادان علوم اجتماعی به این سخنرانی شد. موافقان از اینکه بالاخره یخ سکوت در برابر فساد و ناکارآمدی دانشگاه دارد آب می‌شود خوشحال بودند و منتقدان نگران سیاه‌نمایی بیش از حد وضعیت دانشگاه‌های ایرانی، نادیده گرفته شدن نقش سیستم و نظام دانشگاهی در این فساد، فراموشی مشکلات (عمدتا اقتصادی) استادان که آنان را به سوی چنین بی‌اخلاقی‌هایی سوق می‌دهد و... بودند.

گمان می‌کنم (و در زیر توضیح می‌دهم که) هر دو بحث مهم است: یعنی هم بحث اخلاق علمی و دانشگاهی در میان بخش قابل توجهی از استادان دانشگاه کمرنگ شده است و هم نظام دانشگاه با شیوه‌های گزینش استادان و روش‌های ارزشیابی‌اش، به این بی‌اخلاقی دامن می‌زند. برای بیان بهتر مطلب، این موضوع را با مقایسه نظام دانشگاهی ایران با ترکیه (که با آن آشنایم) پیش می‌برم.

استادان دانشگاه در ترکیه، دغدغه مالی کمتری نسبت به استادان ایرانی دارند. حتی دانشجویان ترکیه هم دغدغه مالی چندانی ندارند. تقریبا ۴۰٪ دانشجویان ترکیه کمک هزینه دانشجویی دریافت می‌کنند. (هر دانشجوی کارشناسی ماهانه ۵۰۰ لیره، کارشناسی ارشد ۱۰۰۰ و دکترا ۱۵۰۰ لیره. هر لیره اکنون ۲۳۰۰ تومان). به جز اینها، تقریبا همه دانشجویان دکترا و بخش زیادی از دانشجویان ارشد، دستیار استاد می‌شوند که به چنین دانشجویان کارشناسی ارشدی، ماهانه ۳ هزار لیره و به دانشجویان دکترای دستیار استاد ماهانه ۴۵۰۰ لیره می‌دهند (البته از این نیمسال قرار است این مبلغ ۳۵٪ افزایش پیدا کند). یعنی مثلا همکلاس ترکیه‌ای من اکنون دارد ماهانه بیش از ۱۰ میلیون تومان به پول ایران دستمزد می‌گیرد (اگرچه هزینه زندگی در ترکیه بیشتر از ایران است. اما اگر بخواهم به نسبت هزینه‌های زندگی در ایران بیان کنم، مانند این است که یک دانشجوی دکترا در ایران ماهانه ۵ تا ۶ میلیون تومان دستمزد بگیرد).

اما در همان ترکیه هم بسیاری از استادان تلاش می‌کنند خیلی زود با رزومه‌های سنگین، استاد تمام شوند و آنگاه پافشاری دارند که حتما جلوی نام‌شان همیشه «پروفسور دکتر...» نوشته شود. اتفاقا میانگین سن استاد تمام شدن در ترکیه پایین‌تر از ایران است و بنابراین آنها هم برای زودتر رسیدن به استاد تمامی، به پایان‌نامه و مقاله‌هایی که توسط دانشجویان نوشته شده و آنان نقش چندانی در آن نداشته‌اند، متوسل می‌شوند. اما دغدغه مالی کمتری که نسبت به استادان ایرانی دارند، باعث شده که مثلا هیچ استادی شریک جرم پایان‌نامه‌نویسی برای دانشجویان نشود و نظارت و ارزیابی پایان‌نامه‌ها بهتر از ایران باشد.

بنابراین استادان ترکیه اگرچه دغدغه مالی کمتری دارند و ساختار و نظام دانشگاهی هم فشار چندانی روی آنان ندارد، اما نقش فرد کنشگر (شخص استاد) را نباید در این زمینه نادیده گرفت (همچنانکه بسیاری از استادان ترکیه و همچنین ایران، تن به بی‌اخلاقی‌های دانشگاهی نمی‌دهند). یعنی ضمن پذیرش نقش ساختارها، نباید از توانایی کنشگران غافل بود.

استادان در ایران اگرچه نسبت به همکاران‌شان در کشورهایی همچون ترکیه حقوق کمتری می‌گیرند، اما همچنان نسبت به بیشتر مردم ایران درآمدشان بالاست. به قول دکتر فاضلی، اینها نمی‌توانند به مسائل و مشکلات کشور که گریبانگیر مردم است بی‌توجه بوده و به بهانه ساختار آموزشی و دغدغه‌های مالی، تنها به فکر خویش باشند. شوربختانه همه چیز را به مشکلات ساختاری کشور ربط دادن و ندیدن نقشِ کنشگران، توجیه‌کننده هر گونه ناکارآمدی و فساد شده است. دست‌کم از قشر استاد و فرهیخته دانشگاهی که بسیاری‌شان لقب روشنفکر را با خود یدک می‌کشند، چنین توجیهاتی پذیرفتنی نیست.

منبع: وبلاگ مقدمه


مطلب مرتبط:

دانشگاهتحقیقپایان نامهدانشجوفساد
بیشتر مطالب این صفحه بازنشرند چون به نظرم ارزشش را دارند. علی حسین‌زاده هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید