علی‌آقا
علی‌آقا
خواندن ۵ دقیقه·۵ سال پیش

رکود و بیکاری و باقی قضایا

علی حسین‌زاده: با یکی از آشنایان در خصوص وضعیت بد اقتصادی مملکت صحبت می‌کردیم. گلایه می‌کرد از اینکه دولت به خاطر ناتوانی خود نتوانسته شغل ایجاد کند و حتی بسیاری از شغل‌های موجود گذشته هم از میان رفته‌اند. خلاصه اینکه تمام مشکلات بیکاری و رکود را بر گردن دولت می‌انداخت؛ و ای کاش فقط بر گردن دولت می‌انداخت، در واقع فقط بر گردن دولت روحانی می‌انداخت.

  • از او پرسیدم برای جهیزیه دختر خودت یخچال فی‌المثل الجی خواهد خرید یا آزمایش؟ پاسخ را همه می‌دانیم که الجی بود.
  • پرسیدم آیا برعهده دولت است که برای هر کس نگهبان بگذارد تا او را به خرید جنس ایرانی ترغیب کند؟
  • گفت نه اما کیفیت کالاهای ایرانی و امکانات آنها قابل مقایسه با نمونه‌های حتی عادی خارجی هم نیست؛ و راست می‌گفت متاسفانه.

پرسش: چرا صنعت‌گران و کارگران ما انتظار حمایت از محصولاتشان را دارند زمانی که خود هیچ اقدامی در جهت بهبود کالا و یا خدمات خود نمی‌کنند؟

چند نمونه را که همین اواخر برای خود من اتفاق افتاد:

-۱-

برای خرید کولر آبی بسیار جستجو کردم و هرچه بیشتر گشتم آنچه را که مد نظرم بود کمتر یافتم. نگاه کنید به برندهای تولیدکننده کولر آبی در ایران و سابقه آنها: آبسال (تاسیس: ۱۳۳۵)، ارج (۱۳۱۶)، سپهرالکتریک (۱۳۵۹)، انرژی (۱۳۴۸)، آزمایش (۱۳۳۷) و... که هرکدام نزدیک نیم قرن سابقه دارند اما محصولشان (کولر آبی) در این نیم قرن چه تفاوتی کرده است؟

کولر ارج
کولر ارج

ساختار و فناوری و حتی ظاهر کولر همان است که شاید ۵۰ سال پیش برای اولین بار همین شرکت‌ها عرضه کرده بودند؛ حتی برای تنوع هیچکدام تلاش نکردند رنگ متفاوتی را برای محصول خود برگزینند. این محصولات را مقایسه کنید با کولرهای آبی در سایر کشورها:

کولر آبی خارجی
کولر آبی خارجی

ظاهر، فناوری و مطمئنا کارایی آنها کاملا متفاوتست با آنچه ما در ایران «کولر آبی» می‌نامیمش. آیا دولت و روحانی در این وضعیت کارخانه‌های ارج و آزمایش و... مقصرند؟ البته که حاکمیت (نه فقط دولت) بیگناه نیست بخصوص آن‌ها که کارخانجات صنعتی را در اوایل انقلاب مصادره و به خاک سیاه نشاندند (لعنت الله علیهم اجمعین!) اما سهم خود ما و پرسنل و کارکنان آنها چیست؟

-۲-

ماشین را دیروز برای تعویض روغن برده‌ام. تعویض روغنی پر است از برندهای متفرقه و ناشناخته روغن موتور؛ پرسیدم روغن موتور ایرانی درست و حسابی نداری؟ گفت اینها همه ایرانین. گفتم منظورم ایرانول یا پارس یا بهران یا... هست. گفت نه. گفتم اشکالی ندارد همین را بریز اما گریدش چند است؟ گفت برای همه SG می‌ریزم و تابحال کسی شکایتی نداشته. گفتم داداش من، روغن این ماشین باید حداقل SL باشد. هر چه بیشتر استدلال کردم کمتر حرف حساب شنیدم. اصلا دریغ از یک کلمه حرف حساب، یا یک پاسخ منطقی از طرف تعویض روغنی؛ طرف هیچ تفاوتی بین موتور پیکان ۵۷ و موتور ۱۶ سوپاپ یورو ۴ و نیاز هرکدام به روغن متفاوت قائل نبود!!! پرسش: وقتی یک تعویض روغنی حاظر نیست بیست مدل ماشین و روغن مناسب هرکدام را به خاطر بسپارد و در نتیجه طبیعتا مشتری‌اش می‌پرد آیا فقط دولت مقصر است؟!

-۳-

ماشین را بردم برای شارژ گاز کولر نزد تعمیرکار آشنا. رفتم جلو درب مغازه، درب باز است اما هیچکس نیست. هم‌چراغش می‌گوید یک ساعت دیگر می‌آید. رفتم تعویض روغن و ظهر برگشتم دیدم این دفعه مغازه را وسط روز رسما تعطیل کرده. ماشین را بردم پیش یک تعمیرکار دیگر. اگر از این تعمیرکار آشنای ما بپرسی اوضاع بازار چطور است ناله و فغانش به هوا می‌رود اما یک سوال: وقتی مغازه نیستی یا کرکره مغازه را وسط روز می‌کشی پایین و طبیعتا مشتری می‌پرد آیا کسی جز خودت مقصر است؟

-۴-

خودروهای ایرانی از نظر کیفیت به نظرم حتی از انواع چینی هم پایین‌ترند؛ تنها مزیت داشتن خودروی ایرانی اطمینان (کاذب) به دسترسی راحت به قطعات یدکی و خدمات پس از فروش است. اما باید دارنده‌ی خودروی ایرانی باشید تا متوجه شوید که دقیقا زمانی که به این خدمات نیاز دارید ناامید خواهید شد. مطمئنم با این روند در آینده نزدیک خودروسازان وطنی بازار خود را به خودروهای نه اروپایی و ژاپنی بلکه به خودروهای چینی واگذار و تعدادی کارگر و کارمند و مهندس بیکار خواهند شد، پرسش: این رخداد آیا تنها تقصیر دولت و یا مصرف‌کننده ایرانی خواهد بود؟! اصلا آیا در آن زمان هیچ‌کس حاضر خواهد شد برای پرسنل ایران‌خودرو و سایپا دل بسوزاند در حالی که آنها با کیفیت نازل کارشان دل‌های بسیاری را تاکنون سوزانده‌اند؟!

از آن سو...

برای نظافت منزل شماره یک نظافتچی را از یکی از آشنایان گرفتم. به من گفت باید چند روز قبل تماس بگیری و وقت رزرو کنی! زنگ زدم و پس از صحبت برای هفته بعد به من وقت داد به قیمتی بالاتر از سایرین. با یک حساب سرانگشتی بنظرم درآمد ماهیانه او اگر از من بالاتر نباشد کم‌تر هم نیست. او نان حرفه‌ای‌گری و تخصصش را می‌خورد در همین حرفه به گمان ما پیش پا افتاده نظافت منزل.


سایر مطالب:

⭐️ گریزان از شفافیت؛ چرا؟: چرا این نهادها تاکنون به سامانه دسترسی آزاد به اطلاعات نپیوسته‌اند؟ ۲ سال پیش خواندن ۴ دقیقه

بیایید تاریخ ایران را بخوانیم: چرا بازدید‌کنندگان از «خانه مشروطیت» در تبریز به اندازه زائران یکی از امامزاده‌های کاشان نیست؟ ۲ سال پیش خواندن ۴ دقیقه

نظام پارلمانی، نقطه صفر جمهوریت: تفاوت در نظام‌های پارلمانی و ریاستی در چیست که این روزها دوباره به تفاوت‌های آن‌ها و بازگشت به سیستم پارلمانی پرداخته می‌شود؟ ۲ سال پیش خواندن ۷ دقیقه

بیانیه‌ صد زن هنرمند و روشنفکر فرانسوی در اعتراض به جنبش «من هم»: مردانی مجبور به استعفا شده‌اند حال آن‌که تنها جرم‌شان لمس زانوی زنی بوده یا تلاش برای ربودن بوسه‌ای یا... ۳ سال پیش خواندن ۵ دقیقه

⭐️ سرگذشت یک عراقی که نروژ را از بلای نفت نجات داد | ۱: موجودی صندوق نفت نروژ همین امروز بیش از یک تریلیون دلار امریکاست! رقمی شگفت‌آور برای کشوری با جمعیت پنج میلیون و اندی! ۳ سال پیش خواندن ۶ دقیقه

⭐️ از سند چشم‌انداز بیست ساله ایران چه خبر؟: به احتمال قوی شما متن سند چشم‌انداز را به خاطر ندارید، شاید حتی از یادتان رفته است که زمانی چنین سندی نوشته و ابلاغ شده بود. ۳ سال پیش خواندن ۴ دقیقه

من هم خرما خورده‌ام: به بهانه خرماخوردن جلیل محبی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر در مناظره با مصطفی تاجزاده ۳ سال پیش خواندن ۳ دقیقه

رکودبیکاریتولید ملیاقتصاد ایرانجامعه
بیشتر مطالب این صفحه بازنشرند چون به نظرم ارزشش را دارند. علی حسین‌زاده هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید