علی‌آقا
علی‌آقا
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

فرار مغزها به دانشگاه دلفت

و اینکه من چگونه من شدم (خاطره‌ای واقعی)

علی حسین‌زاده | تابستان سال ۱۳۸۶ در حالی که دانشگاه تقریبا تعطیل شده بود، من همچنان هر روز به دفتر استاد راهنمای خودم می‌رفتم تا پروژه پایانی لیسانس مدیریت صنعتی در موضوعی مرتبط با دروس مدیریت تولید و تحقیق در عملیات (Operations Research) را تکمیل کنم.

موزه ریاست جمهوری رفسنجان
موزه ریاست جمهوری رفسنجان

دفتر که واقعا نمی‌شد گفت، یک اتاق محقر شاید سه مترمربعی در طبقه زیرین موزه ریاست‌جمهوری رفسنجان بود (چون دانشگاه فضا کم داشت، کتابخانه و برخی از دفاتر آن را به فضای خالی و سوت و کور موزه ریاست‌جمهوری برده بودند) که یک ضلعش را میز استاد پر کرده بود و جلوی آن یک سمت پرینتر بود و سمت دیگر دو صندلی ساده برای مراجعین گذاشته بودند بطوری که درب اتاق اگر باز بود نشستن روی آن دو صندلی سخت می‌شد و اگر روی آن صندلی‌ها نشسته بودی باز شدن درب اتاق سخت!

دانشگاه دلفت
دانشگاه دلفت
دانشگاه دلفت هلند
دانشگاه دلفت هلند

به گمانم روز آخر بود، آخرین جملات مقاله‌ی پایه‌ی پروژه را مرور و معنایشان را درک کردیم و کار که تمام شد و خواستم خداحافظی کنم استادم دستم را گرفت و گفت بیا تا یک چیزی نشانت بدهم.

مرا برد به ته راهرو و اتاقی را با اشاره نشانم داد و گفت:

- برو داخلش را ببین.

آن صحنه هنوز جلوی چشمم است. یک درب چوبی گران‌قیمت (برخلاف درب سایر اتاق‌های آن سالن) باز بود و من با احتیاط به داخل اتاق سرک کشیدم. یک اتاق بسیار بزرگ با دکوراسیون شیک را دیدم که از بس بزرگ بود بی‌اغراق میز انتهایش که آن هم بزرگ و مجلل بود را دور می‌دیدم!

- پرسید میدونی اینجا اتاق کیه؟

- گفتم نه. اتاق کیه؟

- با لحن خاصی گفت این اتاق رییس حراست دانشگاهه!!! اتاق منم که دیدی...

من آن سال فارغ‌التحصیل شدم. آن استاد، آقای جعفر رضایی هم سال بعد به هلند مهاجرت کرد و الان استاد برجسته دانشگاه و رئیس گروه حمل و نقل و لجستیک دانشگاه شناخته شده دلفت در هلند و از پژوهشگران برجسته آن است (و مانند او کم نداریم):

دکتر جعفر رضایی
دکتر جعفر رضایی

آن رییس حراست هم فکر کنم همچنان همان آقایی هست که بود! (و مانند او هم کم نداریم!) ?

این حکایت واقعی را نقل کردم تا اگر دسترسی دارید به جناب آیت‌الله دکتر رییسی رییس محترم جمهوری به ایشان بفرمایید جناب آقای آیت‌الله دکتر رئیسی، شاید دلیلش چیزهای دیگری باشد!!!

رییسی: بعضی‌ها می‌گویند چرا شما موشک می‌سازید اما در صنعت خودروسازی مشکل دارید؟ جوابش مشخص است چون ما تکنولوژی صنعت موشکی را در صنعت خودروسازی سرازیر نکرده‌ایم.
جناب آقای آیت‌الله دکتر رئیسی، شاید دلیلش چیزهای دیگری باشد!!!
جناب آقای آیت‌الله دکتر رئیسی، شاید دلیلش چیزهای دیگری باشد!!!

پی‌نوشت - ۱:

موضوع پروژه من در خصوص لجستیک بود و تا آنجا که به یاد دارم عنوانش تعیین اندازه بهینه دسته برای سفارشات دسته‌ای مواد اولیه (مطالعه موردی شرکت فراورده‌های نسوز پارس یزد) بود. آن زمان متاسفانه در مود (فضای) پژوهش و مقاله‌نویسی نبودم (راستش از خدا که پنهان نیست از شما چه پنهان، عاشق شده بودم!) وگرنه الان که فکر می‌کنم می‌بینم از آن پروژه حداقل یک مقاله علمی-پژوهشی خوب می‌شد منتشر کرد.

پی‌نوشت - ۲:

الان بعد از چند ماه از انتشار این مطلب دارم به این فکر می‌کنم که آیا آن اتاق متعلق به رئیس بسیج بود یا رئیس حراست دانشگاه؟ و تا جایی که حافظه‌ام یاری می‌کند اتاق یاد شده متعلق به رئیس حراست دانشگاه بود؛ بنابراین متن را اصلاح نمودم.


سایر مطالب:

مهاجرتفرار مغزهاهلندبسیجحکمرانی خوب
بیشتر مطالب این صفحه بازنشرند چون به نظرم ارزشش را دارند. علی حسین‌زاده هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید