اسب وحشیِ خیال·۳ سال پیشمرگ(داستان کوتاهِ کوتاه)توی حمومن. با هم حرف میزنن و من توی اتاق صداشونو میشنوم. میپرسه: تاحالا با بابا رفته بودی حموم؟و من دلم ریش میشه.پ.ن: این پست از آخرین و…
اسب وحشیِ خیال·۴ سال پیشtypetrapyدر گرین لاین دانشگاه علوم پزشکی قدم میزدیم که ایده یک پروژه علمی بین رشتهای درباره درمان با سوارکاری را برایش گفتم. به هر ایدهای که ۲دقی…