ویرگول
ورودثبت نام
مأوا مقدم
مأوا مقدم
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

باور ندارم که «نمیدانی»

من باور ندارم که نمیدانی دوستت دارم

چرا که من بارها نشانه های عشقی مجنون گونه را برایت فرستاده ام

ترجیحِ من

با من، با نشانه ها زندگی کن.

زیرا که من

با نشانه ها بارها به تو گفته ام که دوستت دارم.

بارها از تو نوشته ام

و بارها وصف تورا در اشعارم همگان دیده اند


من باور ندارم که نمیدانی دوستت دارم

چرا که من هر شب را به مناجات با تو مشغولم

و ایمان دارم که باد، مرا به سوی تو می آورد


پس میدانم

که میدانی دوستت دارم.


#مأوا


پینوشت:

باب دلمی بس که تورو خوب کشیدن چشمای تو تهرونو به آشوب کشیدن
باب دلمی بس که دل انگیزه نگاهت خطاطی ابروتو چه مطلوب کشیدن
دور منو موهای تو نیزار کشیدن نای منو موهای تو بر دار کشیدن
(هم موی منو هم قد و بالای تو رعنا همسایه و همزاد سپیدار کشیدن)

شعر از #پدرام_پالیزی

مأوامقدم زادعشقعاشقانهدوستت دارم
| شاعر | نویسنده | داستان نویس |
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید