خب، بهتر است کمی درباره دویدن صحبت کنم. همانطور که هاروکی موراکامی، نویسنده ژاپنی، گفته یا شاید یکی دیگر از نویسندگان ژاپنی، موراکامی، بگذریم. در کتابش که سالها پیش خواندم، نوشته بود: “وقتی از دویدن صحبت میکنم، از چه چیزی حرف میزنم.” از همان موقع فهمیدم که دویدن برای روح و روان اهمیت زیادی دارد. علاوه بر آن، برای سلامت دستگاه تنفسی، قلب و عروق هم مفید است. اما من دویدن را نه برای سلامت روح یا بدن، بلکه برای کاهش وزن شروع کردم.
برای توضیح بهتر باید بگویم که سالها تلاش زیادی کردم تا وزن کم کنم، اما به خاطر نوع تغذیهام یا حتی ناآگاهی از برخی مسائل، موفق نمیشدم. مثلاً مدتی طولانی نمیدانستم که یک لیوان عرق کشمش چه مقدار کالری دارد. یکبار که بهطور تصادفی میزان آن را در نرمافزاری وارد کردم، متوجه شدم. چون گزینهای مثل عرق کشمش در آن نبود، ودکا یا ویسکی را انتخاب کردم و دیدم هر پنج شات چیزی حدود ۵۰۰ یا ۶۰۰ کالری دارد، حتی شاید بیشتر. از آنجا بود که فهمیدم کالری الکل بالاست و این هم بخشی از رژیم غذایی روزمرهام بود.
همیشه تصور میکردم فقط با نخوردن شیرینیجات و تنقلات میتوانم مشکلم را حل کنم، اما متوجه شدم عادتهای دیگری هم در این میان تاثیرگذار است. مثلاً عرق را با مزهای محدود، مثل یک پرتقال یا دوغ، مصرف میکردم و فکر میکردم همین کافی است.
خلاصه، از یک جایی تصمیم گرفتم ورزش را شروع کنم. اما درست زمانی که به باشگاه میرفتم، کرونا آمد. چند ماه بعد از شروع پاندمی خودم هم مبتلا شدم و بدنم ضعیف شد. پس از بهبودی، دوباره سعی کردم ورزش کنم، اما بازهم مشکلاتی پیش آمد. گاهی از فضای باشگاه ناراضی بودم، مثلاً جمعیت زیاد میشد یا محیط بهداشتی نبود و من حساسیت زیادی به این مسائل داشتم. همین باعث میشد باشگاه رفتن را رها کنم.
یک زمانهایی با مربی خصوصی، مثل یوسف، کار میکردم. مکان ورزش شاید ایدهآل نبود، اما جو خوبی داشت و من انگیزه داشتم. حتی زمانی که دیر میرسیدم، مثلاً ساعت ۹ شب، بازهم میرفتم و تمرین میکردم. اما محدودیتهایی، مثل دوری راه، کمکم باعث شد این روند را ادامه ندهم.
پس از کرونا، ورزشهای فضای باز بیشتر مورد توجه قرار گرفت. من هم دویدن را در فضای سبز شروع کردم. هرچند اوایل بیبرنامه بود، اما همین که شروع کردم، حس خوبی داشتم. آن زمان هنوز عادتهای غذایی اشتباهی مثل خوردن شیرینی و نوشیدنیهای کالریدار را ترک نکرده بودم.
اواخر سال ۱۴۰۱ تصمیم گرفتم ورزش را جدیتر دنبال کنم. از اردیبهشت ۱۴۰۲ دویدن را بهصورت منظم شروع کردم و الان که آذر ۱۴۰۳ است، این عادت را حفظ کردهام. البته گاهی به دلیل آسیبدیدگی یا استراحت، یک تا دو ماه ورزش نکردم، اما هر بار دوباره ادامه دادم.
اخیراً در یک مسابقه شرکت کردم و با وجود خستگی شدید، رکورد سال گذشته خودم را زدم. حالا بعد از چند روز استراحت، احساس کسالت و کرختی میکنم، اما میدانم این موقتی است. از هفته آینده دوباره شروع میکنم و این روند را ادامه خواهم داد. این تجربهها به من یاد داد که دویدن و ورزش باید بخشی از روتین زندگی باشد، نه فقط ابزاری برای کاهش وزن یا رسیدن به ظاهری خاص.