یادت می آید سهراب
گفته بودی تا شقایق هست زندگی باید کرد؟
زندگی تکرار نامردی هاست
سهراب
تو نمیدانی راز گل سرخ خودت را
سهراب تو چه خبر از ریشه شقایق داری؟
ای سهراب گل و میوه اش اصل شقایق نیست
شقایق عمر من بود سهراب
که گذشت
تا بهاری دیگه نه گلی دارد نه سرخی ای و نه رنگی
یکبار بی مهری
می شکند چه شقایق را چه من را
تو چه خبر از ریشه او و دل من داری؟