چگونه تعارضات را در یک تیم مدیریت میکنید؟ چگونه به یک پروژه یا کار جدید نزدیک میشوید؟ اصلا چگونه برخوردی باید نسبت به موضوعات و افراد مختلف در یک تیم و شرکت داشته باشیم؟
به نظر من با توجه به نوع شرایط و اهداف که داریم، باید استراتژی و واکنش ما هم متفاوت باشه. میشه ۴ هدف و یا تیپ کلی رو در نظر بگیرم:
۱. اگر به دنبال افزایش تسلط باشم، یعنی جایی که نیازمند اقدامات قاطعانه و سریع است، به صورت مستقیم و مصمم به موضوع میپردازم و تمرکزم به واقعیتها و نتایج مورد نظر خواهد بود، بدون کاهش کیفیت و از دست رفتن استانداردها.
۲. اگر به دنبال افزایش نفوذ باشم، یعنی جایی که نیازمند حفظ روابط مثبت و ایجاد فضای همکاری است. با استفاده از مهارتهای متقاعدسازی به دنبال یافتن راه حلهای برد-برد خواهم بود. یعنی ایجاد فضای مثبت و دوستانه بدون اینکه مشکل رو نادیده بگیرم یا از رسیدگی به آن اجتناب کنم.
۳. اگر به دنبال افزایش ثبات باشم، یعنی جایی که حفظ پایداری و مشارکت مهم است، با آرامش و حوصله به موضوع رسیدگی میکنم. به صورت فعالانه گوش میکنم و میبینم و به دنبال هماهنگی و اجماع خواهم بود. سعی میکنم با اجتناب از مواجهه مستقیم، از همکاری جمعی حمایت کنم، البته بدون اینکه نیازها یا ارزشهای خودم را قربانی کنم.
۴. اگر به دنبال انجام خوب و دقیق کارها باشم، یعنی جایی که نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق و توجه به جزئیات دارد. به صورت منطقی و تحلیلی به رسیدگی و مدیریت موضوع میپردازم. سعی میکنم بهترین و دقیقترین راه حل را بیابم، البته بدون اینکه بیش از حد انتقادی یا سختگیرانه عمل کنم.
حالا به عنوان یک مربی چابکی یا شخصی که در محیط چابک کار میکند باید در مواجهه با موضوعات مختلف، چه رویکردی داشته باشم و چه رفتاری و عملکردی از خودم نشان دهم؟!
هدف من تسهیل ارتباطات باز و محترمانه است. هنگامی که درگیری ایجاد می شود، من اعضای تیم را تشویق میکنم تا نظرات خود را بیان کنند، فعالانه به یکدیگر گوش دهند و برای یافتن راه حلهای سودمند متقابل همکاری کنند.
در یک محیط چابک، ارتباط موثر بسیار مهم است. من سعی میکنم در ارتباطاتم واضح، مختصر و صریح باشم. من برای گوش دادن فعال ارزش قائلم و گفتگوی باز را برای تقویت فرهنگ تیمی مشارکتی و فراگیر تشویق میکنم.
من عموما تغییر را میپذیرم و آن را فرصتی برای رشد میدانم. من به سرعت خود را وفق میدهم، موقعیت را تجزیه و تحلیل میکنم و با تیم برای یافتن راهحلهای نوآورانه کار میکنم. من ذهنیت انعطاف پذیر را تشویق میکنم و از تیم در عبور از چالش های غیرمنتظره حمایت میکنم.
من در محیطهای تیمی پیشرفت میکنم و به قدرت همکاری اعتقاد دارم. من فعالانه با اعضای تیم درگیر هستم، فرهنگ اعتماد و احترام را پرورش میدهم و مالکیت مشترک اهداف را ترویج میکنم. من از استفاده از دیدگاههای متنوع برای ایجاد بهبود مستمر لذت میبرم.
به من این فرصت که میتوانم بر تیمها و افراد تأثیر مثبت بگذارم، انگیزه میدهد. من مشتاق تسهیل رشد، پرورش فرهنگ یادگیری و توانمندسازی تیمها برای دستیابی به بالاترین پتانسیل خود هستم.
محیطهای چابک اغلب شامل پروژههای حساس به زمان هستند. من با اولویتبندی وظایف، تقسیم آنها به بخش های قابل مدیریت و همکاری با تیم برای اطمینان از تحویل کارآمد و موثر، ضرب الاجلها و فشارهای سخت را کنترل میکنم. من همچنین ارتباطات باز را برای مدیریت انتظارات و شناسایی خطرات احتمالی تشویق میکنم.
در تصمیم گیری، من برای یک رویکرد متعادل که درخواستها و نظرات همه ذینفعان را در نظر میگیرد، ارزش قائل هستم. من تصمیمگیری مبتنی بر دادهها را، در صورت امکان، تشویق میکنم و تلاش میکنم محیطی ایجاد کنم که در آن دیدگاههای مختلف شنیده و در نظر گرفته شود. من همچنین بر اهمیت تصمیم گیری به موقع برای حفظ شتاب تاکید میکنم.
من بازخورد و انتقاد را از فرصتهای ارزشمندی برای رشد و پیشرفت میدانم. من فعالانه به دنبال بازخورد هستم، ذهن خود را پذیرا نگه میدارم و از آن برای بهبود عملکردم استفاده میکنم. من به ایجاد محیطی امن معتقدم که در آن بازخورد سازنده و محترمانه باشد و ذهنیت رشد را در تیم تقویت کند.
وقتی با ضرب الاجلهای رقابتی مواجه میشوم، اولویت کارها یا پروژه ها را بر اساس تاثیر و فوریت آنها ارزیابی میکنم. من با ذینفعان همکاری میکنم تا اولویتها را هماهنگ کنم و ارتباطات شفاف تضمین شود. من همچنین تکنیکهای مدیریت زمان را ترویج میکنم و تیم را تشویق میکنم روی کار مبتنی بر ارزش تمرکز کنند.
مقاومت در برابر تغییر امری رایج است و من با همدلی و درک به آن برخورد میکنم. من برای گوش دادن به نگرانیها، رسیدگی شفاف به آنها و انتقال مزایای تغییر وقت میگذارم. من پشتیبانی، آموزش و مربیگری را ارائه میدهم تا به اعضای تیم کمک کنم تا روند تغییر را طی کنند و روشهای جدید کار را بپذیرند.
میدونم که شکست بخشی طبیعی از فرآیند یادگیری است و پذیرش شکست به عنوان فرصتی برای رشد در زندگی ضروری است. صد البته انتظارات بالا میتواند انگیزه دهنده باشد، اما مهم است که آنها را به طور واقع بینانه مدیریت کنیم و بر بهبود مستمر تمرکز داشته باشیم.
در زندگی اجتماعی، همکاری و ارتباط موثر بسیار مهم است. در حالی که در نظر گرفتن نیازها و دیدگاههای دیگران مهم است، ابراز وجود و کمک به موفقیت تیم به همان اندازه حیاتی است. نباید فراموش کنیم ایجاد تعادل بین قاطعیت و همدلی امری کلیدی است.
زندگی اغلب شامل تغییر و عدم قطعیت است. هم برای خودم و هم در کمک به افراد و تیمها سعی میکنم تا انعطاف پذیری و سازگاری ایجاد شود. ما با هم کار میکنیم تا استراتژیهایی برای مدیریت اضطراب ایجاد کنیم و عدم اطمینان را به عنوان فرصتی برای رشد و نوآوری در نظر بگیریم.
چابکی برای تیمهای خودسازمانده و تصمیم گیری توزیع شده ارزش قائل است. همواره رهبران و اعضای تیم را تشویق میکنم که به یکدیگر اعتماد کرده و به یکدیگر قدرت بدهند یا بهتر بگم به آزاد شدن قدرت یکدیگر کمک کنند. تفویض وظایف و تقسیم مسئولیتها باعث ارتقای همکاری میشود و به افراد اجازه میدهد بر نقاط قوت خود تمرکز کنند.
چابکی برای افراد و مشارکتهای منحصر به فرد آنها به شدت ارزش قائل است. من با افراد کار میکنم تا نقاط قوت آنها را بشناسم و ذهنیت رشد را تقویت کنم، و به جای مقایسه خودم با دیگران (افسوس خوردن یا سرزنش)، بر بهبود شخصی تمرکز میکنم.
تیمهای چابک با بازخوردهای آزادانه و صادقانه پیشرفت میکنند. من به افراد کمک میکنم ذهنیت بر مبنای رشد را توسعه دهند و بازخورد را به عنوان ابزاری برای یادگیری و بهبود مستمر بپذیرند.
چابکی بحثهای سالم و حل و فصل سازنده تعارض را تشویق میکند. من به افراد کمک میکنم مهارتهای ارتباطی موثر را توسعه دهند، از جمله بیان نظرات متفاوت با احترام و یافتن راهحلهای برد-برد.
متدولوژیهای چابک بر همکاری و ایجاد روابط قوی در درون تیمها تاکید دارند. بنابراین من، به پرورش فرهنگ تیمی حمایتی کمک میکنم که در آن اعتماد، امنیت روانی و ارتباطات باز تشویق میشود.
چابکی از هوش هیجانی و خودآگاهی بهره میبرد. من از افراد در توسعه تکنیکهای انعطافپذیری هیجانی و خودتنظیمی برای مدیریت مؤثر استرس و احساسات حمایت میکنم.
چابکی بهجای کمالگرایی، توسعه مکرر و بهبود مستمر را ترویج میکند. من افراد را تشویق میکنم که اهداف واقعبینانه تعیین کنند و پیشرفت را جشن بگیرند، به جای تمرکز بر روی استانداردهای دست نیافتنی، بر مسیر یادگیری تمرکز کنند.
چابکی به استقلال و تصمیم گیری بر مبنای خود مدیریتی اهمیت ویژهای میدهد. من از افراد در ایجاد اعتماد به نفس و اعتماد به تخصص خود حمایت میکنم و همچنین در صورت نیاز به دنبال نظرات و بازخورد دیگران هستم.
چابکی بر همکاری و تقویت حس تعلق تاکید دارد. من به افراد کمک میکنم تا ارتباطات قوی در تیم ایجاد کنند و محیطی فراگیر ایجاد کنند که در آن همه احساس ارزشمندی و حمایت داشته باشند.
چابکی افراد را تشویق میکند تا مالکیت کار خود را به دست گیرند و مرزهای خود را مشخص کنند. من به افراد کمک میکنم تا مرزهای سالمی را ایجاد کنند، نیازهای خود را به طور موثر بیان کنند و بین حمایت از تیم و مراقبت از خود تعادل ایجاد کنند.
چابکی فرهنگ همکاری و مسئولیت مشترک را ترویج میکند. من افراد را تشویق میکنم که محدودیتهای خود را بشناسند، در صورت نیاز کمک بخواهند، و وظایف را به طور موثر تقسیم کنند تا از فرسودگی شغلی جلوگیری کنند و موفقیت تیم را تضمین کنند.
چابکی بر اهمیت تصمیم گیری بر اساس اطلاعات موجود و یادگیری از نتایج تاکید دارد. من به افراد کمک میکنم تا ذهنیت ریسکپذیری داشته باشند و از موفقیتها و شکستها درس بگیرند و در نهایت فرهنگ یادگیری و بهبود مستمر را تقویت کنم.