رضا توکلی
رضا توکلی
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

ترجمه فارسی آهنگ «رادیو» رامشتاین (Rammstein - Radio)

دومین اثر آلبوم جدید رامشتاین با نام «رادیو» منتشر شد و در این یادداشت ترجمه فارسی اون رو به‌همراه متن اصلی به‌زبان آلمانی مطالعه کنید.

من ترجمه رو برای یک مدرس زبان آلمانی هم فرستادم تا ایرادت اون رو بگیره اما هنوز این بازنگری انجام نشده و متن زیر نسخه اولیه ترجمه فارسی آهنگ رادیو از گروه رامشتاین است.

ترجمه نخستین آهنگ آلبوم جدید با نام «آلمان» هم پیش‌تر در ویرگول منتشر شده که از طریق این لینک می‌تونید اون رو هم بخونید.

همچنین یادداشتی رو با عنوان «لگد رامشتاین به فمنیسم» نوشتم که اون رو هم در این لینک می‌تونید مطالعه کنید. این یادداشت در خصوص محتوا موزیک ویدیو این اثر است.

ترجمه فارسی آلبوم جدید «رامشتاین» 2019

Wir durften nicht dazugehören

ما اجازه متعلق بودن (به‌چیزی) رو نداشتیم

Nichts sehen, reden oder hören

نمی‌توانستیم ببینیم، صحبت کنیم یا چیزی بشنویم

Doch jede Nacht für ein, zwei Stunden

اما هر شب، برای یک یا دو ساعت

Bin ich dieser Welt entschwunden

من از این دنیا فرار می‌کردم

Jede Nacht ein bisschen froh

هر شب، یه مقدار شادی بود

Mein Ohr ganz nah am Weltempfänger

وقتی گوش‌هایم خیلی به گیرنده نزدیک بود

Radio, mein Radio

رادیو، رادیو من

Ich lass' mich in den Äther saugen

من به‌خودم اجازه دادم توسط امواج رادیویی مکیده بشم

Meine Ohren werden Augen

گوش‌هایم، چشم‌هایم شدند

Radio, mein Radio

رادیو، رادیو من

So höre ich, was ich nicht seh'

پس من می‌شنیدم آن چیزی را که نمی‌دیدم

Stille heimlich fernes Weh

اما هنوز هم یک سفر مخفیانه است


Wir durften nicht dazugehören

ما اجازه متعلق بودن (به‌چیزی) رو نداشتیم

Nichts sehen, reden oder stören

نمی‌توانستیم ببینیم، صحبت کنیم یا مزاحم شویم!

Nichts sehen, reden oder stören

این نوع آهنگ‌ها ممنوع بود

So gefährlich fremde Noten

مثل نت‌های (موسیقی) خارجی خطرناک!

Doch jede Nacht ein wenig froh

هر شب، یه مقدار شادی بود

Mein Ohr ganz nah am Weltempfänger

وقتی گوش‌هایم خیلی به گیرنده نزدیک بود


Radio, mein Radio

رادیو، رادیو من

Ich lass' mich in den Äther saugen

من به‌خودم اجازه دادم توسط امواج رادیویی مکیده بشم

Meine Ohren werden Augen

گوش‌هایم، چشم‌هایم شدند

Radio, mein Radio

رادیو، رادیو من

So höre ich, was ich nicht seh'

پس من می‌شنیدم آن چیزی را که نمی‌دیدم

Stille heimlich fernes Weh

اما هنوز هم یک سفر مخفیانه است


Jede Nacht ich heimlich stieg

من هر شب مخفیانه صعود می‌کردم

Auf den Rücken der Musik

به‌سوی (آن چیزی که) پشت آهنگ‌ها است

Leg' die Ohren an die Schwingen

گوش‌هایم را بر روی بال‌ها می‌گذارم

Leise in die Hände singen

به‌طرف دستانم، آرام آواز می‌خوانم

Jede Nacht und wieder flieg'

هر شب، دوباره پرواز می‌کنم

Ich einfach fort mit der Musik

فقط (به یک جای) دور همراه با آهنگ

Schwebe so durch helle Räume

شناور در میان همه اتاق‌ها (سرزمین‌ها)

Keine Grenzen, keine Zäune

بدون مرز بندی، بدون حصارها


Radio, Radio

رادیو، رادیو

Radio, Radio

رادیو، رادیو


Radio, mein Radio

رادیو، رادیو من

Ich lass' mich in den Äther saugen

من به‌خودم اجازه دادم توسط امواج رادیویی مکیده بشم

Meine Ohren werden Augen

گوش‌هایم، چشم‌هایم شدند

Radio, mein Radio

رادیو، رادیو من

So höre ich, was ich nicht seh'

پس من می‌شنیدم آن چیزی را که نمی‌دیدم

Stille heimlich fernes Weh

اما هنوز هم یک سفر مخفیانه است

رامشتاینرادیوRammstein
نویسنده علاقه‌مند به داستان | سازنده فوربو | https://RezaTavakoli.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید