من خوبم.
این چیزیه که شما می خواهید بشنوید.
من خوبم.
من آن را با صدای بلند و واضح میگم.
من خوبم.
اینجوری راحت تره
هر روز وانمود کردن
طبیعی است که با اشک از خواب بیدار بشم.
من خوبم.
سالهاست که استراحت نداشتم
تلاش برای یافتن آن زمین هموار یا شاید ی تپهء کوچیک
من خوبم.
متعجبم که هنوزم امید دارم چه کسی در اطرافم بمونه یا نه
من خوبم.
چون من همونی هستم که میخوای ببینی
من خوبم.
اما "او" همان اوست که دیگه اهمیتی نمی دهم.
از دست دادن چیزی که هرگز نبود
من خوبم.
فقط ادامه میدم ، چون این کاری هستش که هر کسی انجام می ده.
هر روز تلاش میکنم تا اوضاع رو درست کنم.
اما بیشتر روزها بیدار شدن خیلی خسته کنندهتر از آن هست که بجنگم.
من خوبم.
به این فکر می کنم که آیا مرگ، قبل از سحر فرا میرسه؟
و اگر مامان زنده است، چگونه مهربان بمانیم!
چون هر روز همینطوره
همان ضبط صوت در پخش بی پایان همان موسیقی ک بدون وقفه پخش میشه.
در حالی که بقیه دنیا به روز خودشون ادامه میدن.
من خوبم.
همانطور که مو به مو، سالهای من نشان میده.
همانطور که خطوط بر ابروی درهم رفته ام غلبه میکنه.
همانطور که قدرت من زیاد میشه و ناگهان خالی از قدرت میشم
همانطور که درهای خانه شروع به بسته شدن میکنن.
همانطور که بقایای هر روز به خاک تبدیل میشن.
همانطور که هر روز کاری را که می دانم باید انجام دهم.
من خوبم.
من خوبم.
من خوبم.