جنگ؛ مفهومی که بشریت همواره با آن درگیر بوده و در زندگی اش نقش بسزایی را داشته است و به تبع اهمیت و عمومیت آن، مورد توجه ایده پردازان و راهبرد شناسان(استراتژیست) زیادی واقع شده و انواع و شاخه هایی برای آن خلق و تعریف شده است.در این متن می خواهیم به بررسی دو گونه جنگ بیشتر شنیده شده، یعنی جنگ سخت و نرم، بپردازیم.
جنگ سخت:
در جنگ سخت ما استفاده از تسلیحات و ابزار های نظامی را شاهد هستیم.در حالت کلی، این نوع جنگ سریع تر از جنگ نرم می تواند به نتیجه برسد چرا که هدفش در ابتدا، تصرف لایه های بیرونی و سطحی می باشد. همانطور که اشاره شد این نوع جنگ می تواند بازدهی کوتاه مدت بیشتری نسبت به جنگ نرم دارد، اما این شیوه جنگ با چالش های جدی ای نیز رو به روست. چالش هایی نظیر:
۱−واکنش شدید گروه مورد حمله واقع شده: در این نوع جنگ، ستیز و دشمنی آشکار است و معمولا واکنش و مقاومت جناح مورد حمله را در پی دارد. این مقاومت و عکس العمل، میتواند روند را، حتی با وجود داشتن دست بالاتر در نبرد، علیه جناح حمله کننده بکند.(برای مثال جنگ ایران و رژیم بعث عراق و همچنین درگیری های آمریکا در ویتنام)
۲- مورد تنفر عمومی قرار گرفتن: آغاز این نوع جنگ می تواند باعث پیدایش موج منفی نگری شدیدی از سوی جامعه جهانی شود (خصوصا در این برهه زمانی که رسانه ها سطح گستردگی و نفوذ بسیاری پیدا کرده اند و همانند یک آمپلی فایر، می توانند این موج را چندین برابر وسیع تر و قدرتمند تر بکنند) و به تبع این نگرش منفی، چالش های جدید تری نیز پدید آید.
۳-هزینه های بالا: واضح است که فراهم کردن امکانات و تجهیزات نظامی و منابع برای جنگ، هزینه های زیادی را طالب است و تامین این هزینه ها می تواند کاری دشوار باشد.
این چالش های جنگ سخت به همراه دیگر مسائل مانند نگرش عمومی به جنگ و فراگیری رسانه و...، باعث شده اند که جنگ نرم بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
جنگ نرم:
در واقع شاید بشود اینطور گفت که در جنگ نرم با چاقو جلو نمی آیند تا شما را بکشند، بلکه با کاغذ و ادعای دوستی و تمدن جلو می آیند و بعد با همان کاغذ، رگتان را می زنند.(آن هم به طوری که شاید اصلا این مردن تدریجی احساس نشود!)
از جمله چالش های جنگ نرم می توان به زمانبر بودن آن اشاره کرد چرا که بر خلاف جنگ سخت، خواهان دستیابی و و ایجاد تغییر در لایه های ژرفی چون اعتقادات و دیدگاه های دینی،اجتمااعی ، سیاسی و... می باشد؛ به نحوی که جناح مورد تهاجم(نرم) قرارگرفته، به طور خود خواسته به جناح متهاجم سود رسانی کند و مطابق اهداف آنها عمل نماید. مسلما در حالت کلی، ایجاد تغییرات گسترده و عمیق اینچنینی در یک جامعه، مستلزم گذر زمان زیادی و چه بسا دهه ها و نسل ها می باشد. درست است که بهره برداری از این نوع نبرد امکان دارد که در بلند مدت روی دهد، اما مزایای شگفت انگیزی که این نوع جنگ می تواند داشته باشد، آن را به گزینه ی بسیار جذابی تبدیل کرده است. برای مثال، این نوع تهاجم به دلیل ماهیتی که دارد، توجهات زیادی را به خود جلب نمی کند و به تبع آن، با واکنش های شدید رو به رو نمی شود و با گذشت زمان مورد نیاز، شرایط لازم برای بهره برداری را فراهم می کند. همچنین این نوع جنگ، برخلاف جنگ سخت، نه تنها موج منفی ای را از سوی جامعه جهانی ایجاد نمی کند، بلکه می توان حتی با ترکیب کردن اهداف جنگ نرم با مضامین زیبا مثل انسانیت و...، علاوه بر رسیدن به اهداف و بهره برداری، نگرش مثبتی نسبت به خود را هم ایجاد کرد. ضمنا، از جمله موارد قابل توجه این است که با تغییر عقاید گروه مورد حمله قرارگرفته به نفع خود (با گذشت زمان مورد نیاز)، شما فقط کنترل ذهن و عقیده یک نسل را در دست نگرفته اید، بلکه نسل های آینده آن ها هم به نوعی می توانند به نوعی تحت کنترل شما قرار گیرند چرا که این نسل تربیت شده شما، خودشان نسل بعدیشان را مطابق افکارشان( که هم اکنون در راستای اهداف شماست) تربیت خواهند کرد و در نتیجه این نوع حمله می تواند از بازدهی طولانی مدتی برخوردار باشد.
در جنگ نرم شاید بتوان امید را کلید واژه و مضمون اصلی معرفی کرد. در بسیاری از موارد، جناح متهاجم برای شما دردی را ایجاد و یا در نظرتان بزرگ می کند و راه حل و درمان آن درد را، تنها عبور از مسیر خودش معرفی می کند و تلاش می کند شما را از نتیجه بخشی سایر روش ها و راه ها ناامید کند تا راه و روش او را بپیمایید. بدین ترتیب، تلاش می کن که به این وسیله شما را همواره در مسیر خودش نگه می دارد.
در جنگ نرم از روش های مختلف و قدرتمندی استفاده می شود تا سیم کشی مغز شما، به نفع متهاجم تغییر کند. تغییری که می تواند منجر به اضمحلال شما و روح و روانتان و... ختم شود. با توجه به آسیب های بالقوه شدیدی که این نوع جنگ می تواند داشته باشد، پر واضح است که فراگیری راه و روش مقابله با آن بر همه مان واجب است.
و در انتها، چند کلید واژه کمک کننده برای زنده ماندن در جنگ نرم: سواد رسانه ای، تفکر نقاد، منطق و مغالطات
امیدوارم که متوجه اهمیت این نوع از جنگ بشویم؛ چرا که می تواند در جای جای زندگیمان اثر بگذارد و چه بسا ما را به فردی تبدیل کند، که روزی از تبدیل شدن به آن واهمه داشتیم...