Hassan Nassiri
Hassan Nassiri
خواندن ۲ دقیقه·۵ سال پیش

مرموز ترين خصلت: عادت


‎پسر ملانصرالدین از او پرسید

‎پدر فقر چند روز طول می‌کشد؟

‎ملا گفت: چهل روز پسرم

‎پسرش گفت: بعد از چهل روز ثروتمند می‌شویم؟

‎ملا جواب داد:

‎نه پسرم، عادت می‌کنیم...

?

شايد يكى از معدود خصلت هاى آدميزاد كه هم خوبه هم بده همين عادت كردن باشه

از شكم مادر كه خارج ميشيم شروع به گريه كردن مى كنيم بعد چند دقيقه به هواى زمين عادت مى كنيم. موقعى كه به ما راه رفتن ياد ميدن، زمين ميخوريم گريه مى كنيم بعد چند بار زمين خوردن عادت مى كنيم. موقعى كه بزرگ ميشيم تضاد طبقاتى و حق و ناحق رو ميبينيم يكم به عالم و آدم شكايت ميكنيم ولى تغييرى نميبينيم به اين تضاد و شرايطى كه هست عادت مى كنيم. يه وقتى ميگذره يه آدم مياد تو زندگيت و يكم توى سرت چرخ ميزنه و آخرم دلت رو با خودش به يادگار ميبره، ميمونى با تنهايى خودت و افسرده ميشى. بعد كه ميبينى رسم عشق و عاشقى مثال بيت: يك شب دلى به مسلخ خونم كشيد و رفت/ ديوانه اى به دام جنونم كشيد و رفت/ هست به اين چرخه عادت مى كنى. وقتى عزيزت از دنيا ميره تا چند روز و چند هفته مدام به مزارش سر ميزنى و بالا سر آرامگاهش ميشينى و درد و دل ميكنى ولى بعد چند ماه شماره رديف مزار عزيزت يادت ميره بعد چند سال شماره قطعه و بعد هم به خودت مياى ميبينى حتى موضوعاتى كه اون روزها در موردش درد و دل ميكردى فراموش كردى اونجاست كه ديگه از هيچ آدمى هيچ توقعى ندارى و عادت مى كنى به بى نظمى و بى قاعده بودن دنيا!

عادت نكنى همش زجرِ و زجر و غصه و ماتم

اگه كنى همه چيز ميشه سردى و بى تفاوتى و عادت

فقط به دوست داشتن عزيزانت عادت نكن. هر روز برات اولين روز باشه كه اونا رو ميبينى❤️

.

حسن نصيرى

@lifefact1??❤️❤️❤️

داستانزندگىدلنوشتهرابطه
يادآورِ حال فراموش شده ات?
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید