ویرگول
ورودثبت نام
وحيد احسانی
وحيد احسانی
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

قلّۀ ولایت (۵)

در مواجهه با اولیای دین در معرض افراط و تفریط هستیم؛ گاهی دچار غلو می‌شویم و آگاهانه یا ناآگاهانه، صفات و ویژگی‌های غیربشری (خدایی) به آنها نسبت می‌دهیم و در مقابل، گاهی آنها را آن قدر عادی و معمولی در نظر می‌گیریم که صعود آنها را به قلّه‌های صعب‌العبور اخلاق و انسانیت نمی‌بینیم؛ صحنه‌هایی از اوج انصاف و عدالت که اگر به نمایش گذاشته شوند، تمام مردم جهان (و نه فقط شیعیان یا مسلمانان) را به تحسین وا می‌دارند.

در بخش پیشین بیان شد که علی (ع) در سخت‌ترین موقعیت‌هایی قرار گرفت که می‌تواند پایبندی یک انسان را به اصول اخلاق، انسانیت، انصاف و عدالت مَحک بزند و به نمایش بگذارد.

او در شرایطی در معرض خطر قرار گرفته بود که قدرت را در دست داشت و با فاصله گرفتن از اصول نامبرده می‌توانست از بروز شکست (کُشته‌شدن، از دست‌رفتن خلافت، قرارگرفتن جایگاه تفسیر رسمی دین در دستان بنی‌امیّه و خطرات زیادی که خانواده و بازماندگانش را تهدید می‌کرد) جلوگیری کند، امّا تا آخرین لحظه و تا پای جان به این اصول پایبند ماند.

اگرچه ولی خدا در مسیر حق و هم‌راستا با عالم هستی است امّا شرایط دنیا به ‌گونه‌ایست که انسان حق‌مدار و جریان حق گاهی (و چه‌بسا بیشتر مواقع!) به دلایل مختلف، شکست می‌خورد و شاید بزرگترین چیزی که دنیا را به «محل ابتلا و آزمایش» تبدیل کرده است همین مسئله باشد.

همان‌طور که در بخش سوّم بیان شد، سوءاستفاده از دین برای حفظ و تقویت قدرت یا جلوگیری از بروز شکست، لزوماً با جنایت، تحریف آشکار دین و حتّی دروغ آغاز نمی‌شود؛ در ابتدا، کافی است روی برخی اصول -که در رقابت‌های دنیوی دست خود و طرفدارانت را می‌بندد- تأکید نکنی و روی برخی موارد دیگر -که می‌تواند به نفعت تمام شود- زیاده‌ازحد تأکید داشته باشی.

علی (ع) الگوی صاحب‌قدرتی است که به هیچ‌وجه از قدرت سوءاستفاده نکرد. برای این کار، لازم نبود که از ابتدا میان طرفداران و مخالفانش تبعیض آشکاری قائل شود.

برای شروع، لازم نبود برای طرفداران خود سهمیه‌ها و رانت‌هایی در نظر بگیرد و برای منتقدان و مخالفانش محدودیت‌ها و محرومیت‌هایی؛ کافی بود نظام سهمیه‌بندی بیت‌المال را که قبل از او توسّط عثمان ایجاد شده بود، به‌طور کامل حذف نکند یا لااقل فقط اندکی از سهمیه‌ها کم کند، نه اینکه به عنوان اوّلین اقدام خود، آن را به طور کامل ملغی، مساوات و عدالت را برقرار و اعلام کند که «به خدا سوگند اگر آن [اموالی را که از بیت‌المال به ناحق و زیاده از حد دریافت کرده‌اید] را بیابم که کابین زنان شده یا کنیزانی با آن خریده شده باشد، همه را قاطعانه به بیت‌المال باز می‌گردانم» [۱]. حتّی اگر اصرار داشت این عبارت‌ها را حتماً بیان کند، می‌توانست در اجرای آن خیلی سخت‌گیری به‌خرج ندهد یا لااقل برخی بزرگان مانند طلحه و زبیر را به شکلی استثناء کند، یا حتّی می‌توانست وانمود کند که خودش خواهان برقراری مساوات و تقصیر کارگزاران و کارمندانش است که این خواسته و دستور او را به صورت کامل اجرا نمی‌کنند.

برای شروع، لازم نبود که مثلاً وقتی قنبر یا نجاشی (از یاران نزدیک و شناخته‌شده‌اش) مستحق شلّاق شدند [۲]، تنبیه‌شان نکند یا حتّی تعداد کمتری شلّاق به آنها بزند، بلکه کافی بود آنها را برخلاف سایرین، در خفا و به‌دوراز چشم عموم تنبیه کند.

پانویس‌ها

[۱] نهج‌البلاغه، خطبۀ ۱۵

[۲] شخصی را پس از محاکمه و اثبات جرم، به دست قنبر (یار نزدیک حضرت) دادند تا حدّ شرعی را بر او جاری کند. قنبر پس از اتمام حدّ شرعی، عصبانی شد و سه ضربه شلّاق اضافه بر بردن مجرم نواخت. علی (ع) که نظارت داشت شلّاق را از او گرفت و سه ضربه بر بردن قنبر زد تا قصاص شود (اصول کافی، ج ۷، ص. ۲۰۶ و وسائل الشّیعه، ج ۲۹، ص. ۱۸۲). نجاشی یکی از یاران قدیمی حضرت و شاعری بود که در حمایت از علی (ع) و برعلیه معاویه شعرهای مؤثّری می‌سرود، امّا وقتی در ماه رمضان مست بیرون آمد، حضرت حدّ شرعی را بر او جاری کرد. بسیاری مخالفت کردند و گفتند او از حامیان ویژه و مؤثر توست و قبیلۀ بزرگی هم دارد، بهتر است مراعاتش را بکنی، امّا حضرت بین او و سایرین تفاوتی قائل نشد (شرح نهج البلاغه ابن ابی‌الحدید، چاپ بیروت، ص. ۴۷۸).


ادامه دارد ... (به امید خدا)


بخش‌های قبلی نوشتار: ۱، ۲، ۳، ۴


سایر یادداشت‌هایم را می‌توانید از طریق پیوند‌های زیر ببینید:

کانال تلگرام

صفحه‌ام در اینستاگرام (فعّال نیست)

صفحه‌ام در ریسرچ‌گیت (مقاله‌های علمی)

امام علیقدرتحکومتعدالتانصاف
دکتری توسعه کشاورزی، فعّال فرهنگی اجتماعی، یادداشت‌نویس! کانال تلگرام: https://t.me/notesofvahidehsani
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید