Vahid Rezaee·۵ ماه پیشنامههایی به نیمهگمشدهای که هرگز با من ازدواج نکرداین قسمت: طاووس خانماولین بار که به نیتِ خواستگاری رفتم دِیت، تو یه کافه سمت شرق تهران قرار گذاشتیم، اوج دوران کرونا بود، کسی جیگر نمیکرد ا…
Vahid Rezaee·۵ ماه پیشاردیبهشت و چند داستان نیمهکاره دیگر1) باید اعتراف کنم سالها پیش با همدستی پسرداییم زدیم یک گربه طفل معصوم را علیل کردیم. من واقعا نمیخواستم همچین اتفاقی بیفتد، اما پسردایی…
Vahid Rezaee·۸ ماه پیشاصلا بیا نیندیشیم تا نباشیم.... اما دیشب خوابِ ضربِ دکارتی را دیدم، خوابِ #دکارت را نه، خوابِ ضربکردن را هم نه، دقیقاً خوابِ ضربِ دکارتی را. من در تو ضرب میشدم، تو…
Vahid Rezaee·۸ ماه پیشعاشقانهای برای شما...شعر گفتن بلد نیستم، اما شعر خواندن را چرا، اینکه موهای تو را شانه بزنم و ببافم را چرا، اینکه تار به تار موهایت را مثل اشعار حافظ از بر ب…