زئوس؛ خدای خدایان·۶ ماه پیشزندگی ذره کاهیست که کوهش کردیملپ کلامش این است که به قول سهراب“زندگی ذره کاهیست که کوهش کردیم”مشکلات را بیخودی دست بالا و حلنشدنی گرفتهایم.توی سرمان شکستن یک لیوان سا…
زئوس؛ خدای خدایان·۱۰ ماه پیشزندگی به روایت فروپاشی!شماره شخصی مجتبا شکوری را گیر آورده ام. قصد دارم از او به عنوان سخنران برای برنامه یک روایت، یک مهندس دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد دع…
زئوس؛ خدای خدایان·۱ سال پیشقصه لیلی و مجنون و خورشید پشت ابردیروز کلی قصه لیلی و مجنون تعریف کردم و حالا میبینم متنم در ویرگول منتشر نشده است. دقیقن نمیدانم چه اتفاقی افتاده. آیا بدون آنکه دکمه انت…
زئوس؛ خدای خدایان·۱ سال پیشدلت برای چه چیزی تنگ شده؟دوست دارم برگردم به ۱۶ سالگیزمانی که سودای میلیاردر شدن داشتم و پول تو جیبی بابا تا آخر ماه زیاد میآمد.زمانی که دعا میکردیم معلم زنگ آخر…
زئوس؛ خدای خدایان·۱ سال پیشفرار از تقدیر ناخواستهامروز تقریبن ۳ ساعت و نیم گل یا پوچ بازی کردیم. چسبید. واقعن چسبید. میتوانست بهتر باشد. مثل تابستان. و تقریبن هرچیز دیگر.مسئله این است همی…
زئوس؛ خدای خدایان·۱ سال پیشرها کن بره رئیس...جالت آور است. آخرین نوشته ام در ویرگول به 13 روز پیش باز می گردد. آیا در 13 روز، نیم ساعت زمان خالی گیر نمی آمده؟ خوب می دانیم که گیر می آم…
زئوس؛ خدای خدایان·۱ سال پیشدمنوشی که سه روز مرا بستری کرد!زندگی آش شلم شوربایی است؛ چیزی شبیه ترکیبی که امروز صبح درست کردم: گل گاو زبان، لیمو امانی و نبات. بالاخره باید خلاقیت به خرج داد، مگر نه؟…
زئوس؛ خدای خدایان·۱ سال پیشغروب دلگیر و طعم گس خرمالو!بنظرتان یک غروب دلگیر تابستانی چه می طلبد؟ کمترین کاری که باید کرد این است که از خانه بزنی بیرون. اما امروز کاری را کردم که هیچوقت انجام ند…
زئوس؛ خدای خدایان·۱ سال پیشباید زور زد تا دیگر زور نزد!دارم زور می زنم چهار کلمه بنویسم. نوشتنم نمی آید. دوست دارم شبم را با فیلم یا سریالی همراه کنم. اما باید هرطور شده قبلش چیزکی بنویسم. دوست…
زئوس؛ خدای خدایان·۱ سال پیشکشتی پریشان و دل ویرانه!کتاب «حرف های گنده گنده» را باز می کنم. اولین جمله را می خوانم: «بسیاری از کشتی ها با موج های پیاپی از پا درآمده اند نه با یک موج عظیم». عج…