Isabel.J.M·۲۲ روز پیشیاقوت در آغوش سایه(پارت۱)داستان از اونجایی شروع می شود که همه به خواب میروند و او از توی سایه ها بیرون میپرد…
Isabel.J.M·۲ ماه پیشوضعیت من قبل از نوشتنن چپتر جدیداصلا فکر نکنید دارم غر میزنم. از سختی های نویسندگی دارم میگم.