کوله پشتی ۹۷ : ناامیدی مایه زندگی است

مرگ دوست نداشتن توست

سال ۹۷ تجربه‌ای بکر و دست اول داشت. افسردگی که در سال‌های قبل زمین را آماده کرده بود، پارسال زهرش را ریخت و کامل به بار نشست. کامل زمین‌گیر شدم. می‌خواستم برای برای کریمس ۲۰۱۸ تور اروپای شرقی بروم؛ همه کارها را جور کردم. نهایتا از ورشو به پراگ که رسیدم رها کردم چون واقعا انگیزه‌ای برای سفر نداشتم. از طرفی در همین مدت با یک دختری در ایران دوست بودم بسیار نساز، مدعی و تندخو. با دیگران‌ش معاشرتی، خوش‌اخلاق، اجتماعی و در خلوت پر از تکه‌های تاریک. نمی‌توانست تنهایی‌اش را مدیریت کند. در برابرش همیشه بدهکار بودم.

نوروز ۹۷ چند روزی که ایران بودم با رضایت کامل رابطه را قطع کردم. اولین بار بود که حس کردم قطع چنین روابطی چقدر حس آزادی و شادی می‌دهد. بعد برگشتم انگلیس یک دوره در سويد بگذارنیم و نهایتا تزم را کامل کنم. شرح این دوره‌ اراسموس را قبلا گفتم. هنوز فشار کار جدی بود. این وقت‌هاست که سگ سیاه افسردگی از خواب بیدار می‌شود و اذیت می‌کند. انجام کارهای معمول چند برابر انرژی می‌گرفت و هر چه سگ سیاه قوی‌تر می‌شد، انگیزه و شور زندگی کمتر و به تبع جریان حیات کمتر می‌شد. ای کاش آموزش و پرورش مهارت‌های کاربردی به من یاد داده بود.

وراتساوا در شب، لهستان
وراتساوا در شب، لهستان

اواسط تابستان به اصفهان برگشتم. واکنش‌های اطرافیان بسیار جالب توجه بود. اطرافیان نزدیکم شیوه ارتباط با افسردگی را بلد نبودند؛ یعنی اگر می‌خواستند کمک کنند هم بلد نبودند. بابا که مهندس ساختمان جاافتاده‌ای است، ابتدا همدردی سردی داشت و هفته‌های بعد بازخواستم کرد که چرا به او در مورد خودکشی گفته‌ام. مامان که معلم متفکری است تلاش کرد کمکی بکند اما اساسا رابطه ما آنقدر صمیمی نیست که حرفی برای گفتن داشته باشیم. حتی اگر صمیمی می‌شد، مهارت لازم را برای ارتباط برقرار کردن نداشتند. چیزی که بیشتر اذیت می‌کرد این بود که وسط آن هاگیرواگیر خانواده‌ام سنگ مذهب را به سینه می‌زدند.

«... اگر مرا دوست نداشته باشی

دراز می‌کشم و می‌میرم

مرگ نه سفری بی‌بازگشت است

و نه ناگهان محو شدن

مرگ دوست نداشتن توست

درست آن موقع که باید دوست بداری ...»

ناامیدی مایه زندگی است

رنج زندگی برای همه یکسان است، اما آن کسی جان بدر می‌برد که معنا غنی‌تری را به رویدادها می‌دهد. اعتقاد از ژرفای روح می‌آید و با هیچ عامل بیرونی قابل گرفتن نیست.

بعضی وقت‌ها مفاهیم جواب نمی‌دهند؛ باید ویران‌شان کرد و از نو ساخت. عشق، تنفر، رابطه، تنهایی، دوست، خدا، زندگی و اول از همه مذهب. دین در جامعه ما برای همه چیز نسخه دارد و جالب آن که همین برداشت‌های دینی حالتی کاریکاتوری به خود گرفته است؛ دین بیش از آن که مایه آرامش و تطهیر روح باشد، آموزه‌های بی‌قواره و ناکارآمدی هستند که همچون افیون درد این‌جهانی را آرام می‌کند، و بعضی را به ثروت و قدرت می‌رساند.

شاملو می‌گوید «گاهی ناامیدی بهتر از روزنه امید است. چون ناامیدی باعث تغییر می‌شود. اما روزنه امید همیشه آدم‌ها را در انتظار نگه می‌دارد. انتظاری که در اغلب موارد بیهوده است. (به نقل از موا، منصور ضابطیان، ۱۲۶)» من همان روزنه امید را هم ویران کردم تا در ناامیدی کامل برای رهایی دست و پا بزنم. شکست حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. فقط کافی است خوب به آن گوش کنیم.

چقدر خودت را بلد هستی!

اغلب شب‌ها در بستر بیدار می‌ماندم و فکر مرگ مرا می‌ترساند. در این گفته لوکرتیوس را با خود تکرار می‌کنم: «جایی که من هستم مرگ نیست؛ جایی که مرگ هست من نیستم.» این جمله به غایت منطقی و به طرز انکارناپذیری درست است؛ ولی حقیقتا وقتی ترسیده‌ام به کارم نمی‌آید. اصلا ترسم را فرونمی‌نشاند. اینجاست که فلسفه کم می‌آورد. (وقتی نیچه گریست از اروین یالوم)

از اوایل مهرماه شروع کردم نوشتن. انتشارات مهارت‌های زندگی را راه انداختم چون به چشم می‌دیدم و می‌بینم که خودم و جامعه‌مان به یادگیری چه مهارت‌های اساسی نیاز دارد. می‌بینم مادربزرگم بلد نیست، مامان بلد نبوده و اگر من هم دیر بجنبم، همین آش و همین کاسه خواهد بود.

خوب حالا که یکم خاطره‌بازی کردم برویم سروقت برنامه نوشتن در سال جدید. اینجا توی ویرگول چند انتشارات دارم که تک تک در موردشون صحبت می‌کنم.

جایگاه مهارت‌های مورد نظر در مدل ۴ اچ
جایگاه مهارت‌های مورد نظر در مدل ۴ اچ



انتشارات هفت کتاب

نوشتن با خواندن و حس کردن شروع می‌شود. هدف هفت کتاب قلقلی کردن شماست. این که ترغیب بشوید کتابی را دست بگیرید و از خواندن لذت ببرید.

به قول انگلیسی‌ها کسی که فقط لندن را دیده باشد انگار جایی را ندیده است. یعنی باید شهرها را گشت تا قدر و عیار لندن دست‌مان بیاید. کسی هم که فقط یک کتاب خوانده انگار کتابی نخوانده. باید سلسله‌وار خواند تا بینش کسب کرد. اما چرا هفت؟ هفت عدد جادویی است. نماد کثرت است و تعادل. برای همین لیست کتاب‌های پیشنهادی هفت‌تایی است.

در سال جدید بیشتر می‌خوانم و برایتان شرح می‌دهم. لیستی پرپیمانی تهیه کرده‌ام در مورد مطالعه، خلاقیت، موفقیت و کسب و کار. لیست شامل نوشته‌های متفکرینی مانند اروین یالوم و علی صاحبی می‌شود.

در هفت کتاب نوشته‌های دوستان عزیزم سید ایوب کوکبی و شکیبا شاملو آمد. از آن‌ها متشکرم و امیدوارم سال جدید دوستان بیشتری به خوب خواندن‌مان رونق دهند.

مطالعه در فرودگاهی در لندن و مطالعه در ایستگاه لیورپول دو عکس منتخب این انتشارات بودند.

انتشارات مهارت‌های زندگی

مهارت‌های زندگی جای زیادی برای توسعه دارد. در مورد مهارت‌های ارتباطی و کمک به خود (self help) بیشتر می‌نویسم. مطابق یکی از بزرگترین پژوهش‌های جهان، مهارت‌های ارتباطی مهم‌ترین تاثیر را در سلامت و شادمانی‌مان از زندگی دارند. لازم بود تا دانشگاه هاروارد با بیش از ۸۰ سال و صرف میلیون‌ها دلار به این نتیجه برسد که ارتباط ما با همکار، خانواده، دوست و آشنا بی‌نهایت در احساس رضایت ما از زندگی مهم است؛ حالا ما با اعتماد بنفس کامل می‌گوییم بهترین جای سرمایه‌گذاری همین مهارت‌های ارتباطی است.

امسال در مهارت‌های زندگی به طور خاص سه پروژه دیگر هم دارم؛ پروژه رنج زندگی، تنهایی و افسردگی. پروژه رنج زندگی را ناخنکی زده‌ام و ادامه می‌دهم. پروژه در مورد این است که این رنج لعنتی ما آدم‌ها از کجا می‌آید، چطور رنج شکست بهتر بفهمیم و چطور رام و آرام‌َش کنیم. پروژه‌های دیگر، تنهایی و افسردگی هستند. به وقت‌ش برایتان می‌گویم.

اخیرا هاشم رضاپور هم مطلبی در مورد قطع مودبانه و درست رابطه گذاشتند. خوشحالم که چنین نوشته‌های باکیفیتی به این انتشارات اضافه می‌شود. تا باد چنین بادا.

انتشارات یادگیری سریع

یادگیری سریع برای مطالعه‌کننده‌های حرفه‌ایست. با تندخوانی اشتراک زیادی دارد اما نه به آن سبک بازاری بلکه با یک سبق و سیاق خوب. قدم‌هایش را شرح داده‌ام و با پروژه حضور ذهن و تمرکز شروع کردم.

حرف آخر آن که به مدرک و تحصیلات اتکا نکنید؛ برای یاد گرفتن این مهارت‌ها باید خودتان دست بکار شوید!



این برنامه ام هست برای ویرگول سال ۹۸.

از بودن در جمع‌تان خوشحالم، خیلی از شماها یاد گرفتم و به وجودتان افتخار می‌کنم. امیدوارم حال دلتان را بهتر کنم. دوستون دارم :)

ارادت