به تماشای من تویی. شهرساز، تحیلگر داده، عاشق سفال و گیاهان
الکی یک وجب از سرودم ماهیت نزن: قوانین محیط در خصوص دادن و گرفتن توجه
ذهن ما پر است از قوانینی که خواسته یا ناخواسته در آن نشسته است. این الگوها مشخص میکند ما با فرزندان، والدین، دوست، همکار و اطرافیان چطور رابطه برقرار کنیم. مثلا بعضی عقیده دارند «به زنت کم توجه کن پررو نشه.» اما واقعا این حرف درست است؟ خوب اگر به زن کمتوجهی کنی شاید عوارض و مشکلات بیشتری برای رابطه پیش آید و او توجه را از اطرافیان یا مردهای غریبه بگیرد. در ادامه یک سری از قوانین محیطی را موشکافی میکنم. ابتدا قانون را با مثالی میگویم و بعد رفتار بالغانه را شرح میدهم.
قبلا مقدمهای در مورد نوازش و توجه گفتم. این مطلب دوم است.
پدر مادر ایدهآل نیستند!
بابا مامان قهرمان زندگی ما هستند. در سالهای اول زندگی الگوهایمان را میچینند. آنها هم تلاششان را میکنند تا بچهها را درست تربیت کنند. در واقعیت، الگوهای ارتباطی آنها بیعیب نیست. با همان عیبها زندگی کردهاند، با مشکلات ساختهاند و همان الگوهای غلط را هم منتقل میکنند. اگر میخواهید رشد کنید باید یکبار به همه این الگوهایی دریافتی فکر کنید و درستی غلطیشان را درک کنید. بگذارید مثال ماهی سرخ را برایتان بزنم.
داستان سرخ کردن ماهی
یک آشپز معروف غذاهای خوشمزهای درست میکرد. وقتی از او در موردش رازش پرسیدند گفت: «باید یک وجب از سر و دم ماهی بزنید. این راز را از مامانم یاد گرفتهام!» از مادرش پرسیدند چرا این کار را میکنی، او هم گفت مامان بزرگم به من یاد داده است. به خانه مادربزرگ که رفتند فهمیدند ماهیتابه کوچک بوده و برای جا شدن ماهی، مامان بزرگ سر و دم ماهی را یک وجب میزده است.
داستان روابط ما هم همین جور است. یک روزی لازم بوده به دیگران کم توجهی کرد؛ حالا الگوهای جامعه ما فرق میکند. باید قوانین قبلی را بررسی کرد. اگر هنوز کار میکنند، نگه داشت؛ وگرنه به روز کردن آنها لازم است.
قوانین ارتباطی زیاد هستند. اینجا ۵ تای آنها را گلچین کرده و بررسی میکنم. باقی بماند بر عهده خودتان!
توصیههای اشتباه پدر مادر عمه خاله و ... برای توجه دادن و گرفتن
قانون ۱. وقتی میتوانی توجه بدهی از دادن خودداری کن.
توصیههای محیط: عموما این جور میگویند که اگر بدهی طرف پررو میشود. کمتر بده تا خواستنیتر باشی. بگذار خودشان بخواهند. وقتی پیش قدم شوند و از تو توجه بخواهند، بیشتر قدر تو را میدانند. اگر چیزی میدهی یک چیزی هم بگیر.
مثال این قانون کارفرمایی است که به کارمندش توجه نشان نمیدهد. او فکر میکند اگر به او توجه کند، زمینه برای کم کاری و درخواست مرخصی بیشتر جور میشود. اگر توجه نشان دهد کارمند فکر میکند مهم است و شاید درخواست حقوق بیشتر کند. و بعد در رودروایستی باید چیزهای دیگر را قبول کند.
مثال درجه یک: بعضی اساتید دانشگاه که اصلا خدا را بنده نیستند! جواب سلام را به زور میدهند. برعکس، نمونه خوب، بعضی هم بلدند چطور رابطه را دوستانه و رسمی نگه دارند.
رفتار بالغانه: اگر متناسب با محیط است و به تو آسیبی نمیرسد، به آنها توجه کن.
قانون ۲. وقتی توجه احتیاج داری از درخواست آن خودداری کن.
توصیههای محیط: از کسی توجه گدایی نکن! به آنها نشان نده که نیاز به توجه و دیده شدن داری، سبک میشی، بیشخصیت میشوی؛ روت سوار میشوند.
مثال آن زنی است که خجالت میکشد به همسرش بگوید بیشتر به او توجه کند. زن فکر میکند اگر درخواست کند طعمی دیگر ندارد و مرد باید خودش بداند.
رفتار بالغانه: یاد بگیر چطور مودبانه و محترمانه توجه محیط را جلب کنی. درخواست کردن قسمتی از رابطه است؛ آن را یاد بگیرید!
قانون ۳. وقتی به توجه احتیاج داری اگر آن را دادند نپذیر!
توصیههای محیط: یکم سرسنگین باش، بگذار اصرار کنند تا محبوبتر شوی. نگذار بفهمند چه چیزی نیاز داری، خوددار باش. متواضع باش. خاکی باش. اگر زیاد بهت توجه کردند، خاکی باش؛ همه را قبول نکن.
رفتار بالغانه: اگر نیاز داری و اطرافیان به تو توجه نشان میدهند، لذت ببر.
قانون ۴. وقتی به توجه احتیاج نداری آنگاه که به تو میدهند رد نکن.
توصیههای محیط: چون زشته. آبروداری کن. اصرار میکنن دستشون رد نکن. دعوت کردن زشته رد نکن. از بس اصرار کرد قبول کردم. اگر درخواست میکنن رد نکن، ناراحت میشوند. دلشون رو نشکن، زحمت کشیدن.
مثلا در این حالت زن شوهردار حاضر به سکس با مرد هرزهای میشود؛ چرا؟ چون مرد هرزه اصرار میکند و زن هم یاد نگرفته که رد کند. زن فکر میکند رد کردن اصرار دیگران زشت و دون شان اجتماعی است.
بالغ میگوید: وقتی نیاز نداری و آسیب میبینی به هیچ عنوان قبول نکن.
قانون ۵. به خودت توجه نکن.
توصیههای محیط: پسر/دختر باید سرسنگین باشه؛ حرف گوش کن باشه. بگو چشم. به بزرگترت بگو چشم. هرچی گفتن حتی اگه دوست نداری قبول کن. فقط فرامین محیط رو دنبال کن. تلاش کن هر چی میگند قبول کنی، سربزیر باش، محجوب باش، باادب باش، سرسنگین باش.
مثال درجه یک این قسمت، داستان بیعرضه آنتوان چخوف است. «بیعرضه» راوی ماجرای زنی خدمتکار است که در روز پرداخت حقوق، صاحبکار او به بهانههای مختلف و واهی همچون جریمه یا جبران خسارت یا... از مزد او کم کرده و نهایتاً فقط بخش بسیار ناچیزی از حقوق توافق شده را به خدمتکار پرداخت میکند. خدمتکار هم با این که میداند در حقش اجحاف شده اما از صمیم قلب از صاحبکار خود تشکر میکند! رفتاری که عصبانیت صاحبکار را به دنبال داشته و او اذعان میکند که با این کار فقط قصد امتحان کردن زن خدمتکار را داشته تا ببیند او میتواند از حق خود دفاع کند یا نه!
بالغ میگوید: هیچ وقت خودت را بخاطر محیط زیر پا نگذار. تو هم شخصیت داری و صاحب درایت، فهم و شعوری.
جمعبندی
در همه موارد بالا، افراد به خاطر تعارف، رودروایستی، شرم، احساس گناه یا عقدههای شخصیتی، نیازهای خودشان را نادیده میگیرند و به اشتباه رفتار آسیبزایی را انتخاب میکنند. برای داشتن روابطی سالم ما نیاز داریم توصیههای اشتباه خان دایی و خاله خانم را با نگاه بالغ عوض کنیم!
حرف آخر این که الکی یک وجب از سر و دم ماهیتان نزنید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
چیزی بگو که فراموشش کنم؛ من آن یکسال را نمیخواهم
مطلبی دیگر از این انتشارات
فنگ شویی کردیم و حالمان بهتر شد
مطلبی دیگر از این انتشارات
چطور با رنج روبرو میشویم (بخش دوم)