به تماشای من تویی. شهرساز، تحیلگر داده، عاشق سفال و گیاهان
برنامهنویس حرفهای نیاز به خواندن داستان داره
«خواندن رمان یا داستان چه سودی برای برنامهنویس داره؟» دوستان برنامهنویس عمدتا کتابهای کسب و کار را خواندهاند و اهل فیلم و سریال هستند. اما رمان یا داستان وقتگیر است و باید دقیقا سودمندی آن مشخص باشد تا کسی بخواند.
پاسخهای کلیشهای زیادند: آگاه شدن، تقویت حافظه، رشد مغز، کاهش استرس یا تفریح سالم. آنچه که از همه قویتر و قانع کننده به نظر میرسد تواناییهایی ست که یک برنامهنویس ما را به موقعیت شغلی بهتر میرساند. همزادپنداری با شخصیتهای داستان، حالتهای روحی برمیانگیزد که احتمالا در زندگی معمول تجربه نکردهایم؛ مثلا فقر مطلق، استرسهای فلج کننده، آسیبهای روانی، سرگردانیهای روحی، پریشانیهای خانوادگی، فقدان یا مرگ. پس از دریچه داستان ما نسبت به خودمان آگاهی بهتری پیدا میکنیم و بدین ترتیب دیگران را از هم دریچه دیگری نگاه میکنیم. کسب مهارتهای ارتباطی حرفهای جنبه مهمی از داستانخوانی است.
By reading a book, you become part of the story and feel the pain and other emotions of the characters. This in turn allows your mind to become more aware of how different things affect other people. In a study conducted in the Netherlands, researchers showed that people who were “emotionally transported” by a work of fiction experienced a boost in empathy.
در عصر تلفنهای هوشمند، ما کمتر با هم در ارتباطیم. تعریف داستان برای دیگران بهانه خوبی برای اجتماعی شدن است. داستانخوانی خوراک گفتگو میدهد. ارتباطات بهتر و داشتن آگاهی به ما حس بهتری از زندگی میدهد و عزت نفس را تقویت میکند. این یعنی خارج شدن از دنیای فردی که بسیاری از برنامهنویسان مستعد آن هستند.
داستان این قابلیت را دارد که نگاه معمول ما را به چالش بکشد. نگاه انتقادی ما به شخصیتهایی که مطابق میل ما رفتار نمیکنند، زمینه رشد تفکر انتقادی را رشد میدهد.
واقع شدن در محیطی جدید، با شخصیتهای متفاوت و اتفاقاتی که ممکن است حتی به آن فکر نکرده باشیم، خلاقیت را افزایش میدهد. به ما اجازه میدهد که خارج از چارچوب فکر کنیم و احتمالات جدید را هم در نظر بگیریم. یکی از تفاوتهای تلوزیون و فیلم با داستان این است که ما میتوانیم به عمق افکار شخصیتها برویم و دردها و آمال آرزوهای آن را درک کنیم.
نوشته امیر ناظمی را در مقایسه فیلم و داستان بخوانید.
با خواندن داستان به شخصیتمان عمق میدهیم. ما با خواندن داستان میفهمیم چطور رویدادهای گذشته بر امروز تاثیر گذاشتهاند. یا به کشورهای میرویم و آن اجتماعات را زیرو زبر میکنیم.
واقعا پاسخ به این سوال سخت است که چطور رمان بینوایان به بهتر شدن کمک میکند یا چقدر حقوق ماهانه را افزایش میدهد؛
برای جمعبندی، کار برنامهنویس فقط کد زدن نیست؛ ارتباط با همکاران، فهمیدن رئیس (یا کارفرما)، مهارتهای انتقادی و خلاقیت جنبههای دیگر کار حرفهای و لازمه رشد هستند. این مهارتها به طور غیرمستقیم با مشاهده و مطالعه جامعه و اطرافیان بدست میآیند.
و نهایتا این که برنامهنویس هم انسان است نه موجودی تک بعدی. داستان و رمان اجازه میدهد ما ورای خودمان برویم و بر افق فکریمان اضافه کنیم. در واقع ما زندگی و جهانهای جدید را با داستان تجربه میکنیم. مطالعه رمان و داستان قوه تفکر و خلاقیت را افزایش میدهد و دنیای جدیدی را در مقابل ما باز میکند.
منبع عکس:
مطالب مرتبط:
انتشارات مرتبط:
مطلبی دیگر از این انتشارات
ایران را چرا باید دوست داشت؟ نوشتاری از محمدعلی فروغی
مطلبی دیگر از این انتشارات
هفت کتاب خوب در مورد مهارتهای زندگی
مطلبی دیگر از این انتشارات
انسان در جستجوی معنا از ویکتور فرانکل