تا بهار راهی نیست!!!35.699738,51.338060
اسپند دانه دانه...!!!
حیف از اسپندهایی که برای سیاه چشمهایت دود نکردم!
حیف از (و ان یکاد)هایی که به جنون نگاهت نیاویختم!
حیف از نور و عنکبوتهایی که برای روز افزونی عاشقانه هایمان نخواندم!!!
حیف چله هایی که به پای رفتنت نبستم!!!
حالا که دوره گرد شدی!حالا که کولی وار میچرخی شهر به شهر و دل به دل!!!
بیا و سر راهت فال چشمهایم را بگیر...
بگو که خوش خبری!!!
بگو که انقلابی سبز در راه است،درست در بحبوحه ی یخیندان بهمنی آغوشم!
بگو که حک شده اسمت در کتیبه ی چشممهایم...این یعنی اینکه تو در پیشانی بلندم نوشته شده ای!
بگو که لنگ شده پای رفتنش آدمک ته قهوه ی چشمهایم!
بخند و ببند چشمهایم را با دستهای سردت...
بگو که فالت نیک است جانم!!!
آسیه محمودی
مطلبی دیگر از این انتشارات
من در برخورد با دست کجی!
مطلبی دیگر از این انتشارات
من دوبار زاده شده ام!!!
مطلبی دیگر از این انتشارات
نیاکان