همه چی

سلام ، امیدوارم خوب باشید .

حدود 10 روز دیگه مونده تا این مهر ماه کوفتی دوباره شروع بشه .

شروع شدن وحشی بازی ها ، حرص دادن معلم ها ، عربده های تو مخ مدیر ، بچه هایی که بوی ترشی سیر و پیاز میدن و...

اما خب سال آخره ، هم باعث خوشحالیه هم باعث ناراحتی ، بیشتر باعث خوشحالیه ، اما خب این وسط ناراحتی هم هرزگاهی یه موجی میزنه و میره ...

مهم نیست ، این هم مثل هر اتفاقی که توی زندگی میوفته تموم میشه ، بعدش میمونه دانشگاه و کنکور و این چرت و پرت ها .

حس میکنم دانشگاه هم مثل همین مدرسه بمونه ، چرت و پرت خالص ، فقط توش آدم ها سنشون بیشتره ، نمیدونم فقط حس میکنم ، اگه خدا بخواد اونجا هارو هم میبینم و میفهمم چطوره ، نمیخوام زیاد روی این چیزا مانور بدم ، خیلی ها استرس میگیرن با اسم و بحثش ...

تابستون عجیبی بود ، موبایل و کامپیوتر تعمیر کردم ، دوربین نصب کردم ، حقوق گرفتم و خرجش کردم ، بی خوابی بدی کشیدم ، برق گرفتم و...

عجیب بود ، عجیب ترین تابستون عمرم ، در کنار همه عذاب ها و اذیت شدن ها ، حرف شنیدن ها و اینا تجربه های خوبی بهم داد ، امیدوارم بتونم بعدا بالغ تر رفتار کنم توی زندگی با این تجربه ها و چیزای دیگه ای که بعدا بازم متوجهشون میشم ...

اتفاق های بد افتاد و همچنین اتفاق های خوبی هم افتاد ، سه ماه چقدر زود گذشت ، سرعت ساعت روی دور تند بود و همه چی با فاصله زمانی کم اتفاق می افتاد ، 3 تا از دوستام رو رها کردم و دوستای جدید پیدا کردم ، کتابای جدید خریدم و به لیست کتاب های خوانده شدم 2 یا 3 تایی کتاب اضافه کردم .

کتابی که الان دارم میخونم "چرا آلمانی ها بهتر انجامش میدن" هستش ، کتاب جالبی میزنه ، فصل یا همون بخش اولش رو دارم میخونم ، راجب تاریخ و تفکر آلمانی ها داره صحبت میکنه فعلا ، هنوز نگفته چرا بهتر انجامش میدن اما وقتی گفت حتما باهاتون در میون میزارم .

اگه بخوام کتاب هام رو از بهترین به بدترین طبقه بندی کنم باید بگم بهترینشون کتاب "1984" نوشته جورج اورول بود ، دومی هم قلعه حیوانات ، سومی هنر ظریف بیخیالی ، چهارمی ناطور دشت ، پنجمی بی حد و مرز ، ششمی دلایلی برای زنده ماندن ، هفتمی هر دو در نهایت میمیرند ، هشتمی گوژپشت نتردام .

چون عدد 8 رو دوست دارم تا 8 تاش رو گفتم ، بقیشون رو بپرسید میگم بهتون ، اما دنبال کتاب های انگیزشی زیاد برید ، بعد از یه مدتی که خوندید میفهمید همشون چرت و پرت میگن و تنها یه دو صفحه ای از هر کتاب هست که به شما کمک میکنه ، اونم اگه عمیقا بخونیدش ، کشته مرده کتاب های انگیزشی بودم ، همیشه میخوندم اینارو ، خوبن اما نباید همه این کتاب ها بشه الگوی زندگی شما ...

مثلا داخل کتاب اثر مرکب میگه :

وقتی که خسته شدید باید بیشتر تلاش کنید تا پیروز بشید .

مثالش هم توی مسابقه دوچرخه سواری میزنه ، که میگه :

وقتی دوچرخه سوار ها خسته میشن سرعتشون میاد پایین و اونی که توی خستگیش هم بیشتر شروع به رکاب زدن میکنه به خط پایان میرسه

یه همچین متنی بود ، این میشد خلاصه 5 صفحه کتاب .

باید بگم حرفش کاملا مزخرفه ، من اگه خسته بشم و بیشتر به قول خودش تلاش کنم گند میزنم به هرچیزی که بوده ، نبوده و خواهد بود و نبود ...

فقط از هر کتاب انگیزشی یه خلاصه ای رو پیش خودتون داشته باشید که بدردتون بخوره وگرنه 90 درصدشون مزخرفه ...

نمیخوام طرفدار های این نوع کتاب هارو زده کنم و یا کسایی که میخوان تازه کتاب خوندن رو شروع کنند از این راه شیرین پشیمون کنم ، صرفا واقعیت هارو از دید خودم میگم و ممکنه این برای شما کاملا فرق داشته باشه ، مثلا مدیر مدرسه ما جونش رو میداد برای این کتاب ها و خودش رو پاره پوره میکرد که وای این کتابا شاهکار خالصن ، اون از دید خودش میگفت ، منم از دید خودم میگم ، شماهم از دید خودتون به هر مسئله ای نگاه کنید .

یکی از بچه های باشگاه رفته بود مسابقه و رتبه 6 رو کسب کرده بود ، رفتم تبریک گفتم بهش اما کاشکی لال میشدم و دهنم رو میبستم ، جوری ابروهاش رو داد توهم و لبخندی از روی تمسخر زد انگاری نفر ششمیه که رفته و کوه اورست رو فتح کرده ، جوری هم جواب میداد انگار رفته نوک قله نشسته .

دلقک چت شده ؟؟؟

ششم شدی اول نشدی که ، هرچند اول هم میشدی نباید همچین میکردی ...

تا دیروز با من و بچه ها داشتی تمرین میکردی و باهم ذوق میکردیم از اینکه زورمون زیاد شده ، الان فاز رونی کلمن گرفتی ؟؟

نکبت آخه رونی کلمن هم نیستی ، بیشتر به رونی چلمن میخوری ، خیلی بدم میاد فاز میگیرن آدما ، اون زن فامیلمون هم همینطور شده بود .

تا وقتی که هیچی نداشت مثل پروانه دور شوهرش بود اما تا تونست بره تهران و چهارتا کار انجام بده ( همون ها هم به واسطه شوهرش بود ) از شوهرش طلاق گرفت و بچه اش رو داد دست شوهرش و خدافظ شما ...

یک مشت خود ککه پندار ریختن توی زمین و جالبش اینه که اینا بیشتر توی چشم میزنند تا اون خوب ها...

تو هرچیز داری رو از شوهرت داری ، چطور میتونی با یه بچه طلاق بگیری بری ؟؟؟

اونی هم که رفته مقام آورده همینطور ، درسته خودتم تلاش کردی اما این مسخره بازی ها چیه در میاری انصافا ؟

یکی از بچه های مدرسه هم تا رفت سر کار اومد برای ما قیافه گرفتن های الکی ...

یه کوچولو داریم داخل کلاس ( بهش میگیم کوچولو چون قدش خیلی کوتاهه ) ، اما در کنار این کوچولو بودنش روح و دل واقعا بزرگی داره ، هم مهربونه هم با معرفت ، تا حدود 1 شب هم کار میکنه ، اما نمیاد این مسخره بازی هارو در بیاره و دائم از کارش بگه .

خلاصه که آدم خود ککه پنداری نباشید ، همه ما خواهر و برادریم و هممون چه با پول ، چه بی پول ، با احترام و بی احترام ، خوش اخلاق و بد اخلاق ، و کلا هرچیز دیگه ای زیر خاک جا داریم و زیر خاک بدنمون نابود میشه...

جوری میریم که انگار اصلا وجود نداشتیم ، مگه اینکه کارهایی انجام داده باشیم که تاریخ ساز شده باشند ...

امیدوارم لذت برده باشید و همچنین موفق و پیروز باشید ❤️