ایدهپرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینههای روانشناسی، سرمایهگذاری، کسبوکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا مینویسم. سایتم: aliheidary.ir
افسردگی چهره ندارد/ نگاهی به هنرمندانی که با افسردگی خودکشی کردند
افسردگی چهره ندارد. در سالهای اخیر خودکشی افرادی مانند رابین ویلیامز، آزاده نامداری، زهره فکورصبور و کیومرث پوراحمد ما را شوکه و حیرتزده کرده است.
در این پست به چندین هنرمند داخلی و جهانی پرداختم که بخاطر افسردگی به زندگیشان پایان دادند.
این موضوع همیشه پرسیده میشود، یک پایان تلخ بهتر است، یا یک تلخی بیپایان. قرار نیست ما به این سوال پاسخ دهیم، هرفردی خودش برای زندگیاش تصمیم میگیرد. بگذارید کمی موضوع را بازتر کنیم، پایان زندگی همه آدمها مرگ است که عدهای آن را تلخ میدانند و عدهای شیرین؛ اما اینگونه نیست هرفرد بنابر زندگیای که در این دنیا داشته میتواند بگوید پایان داستانش تلخ است یا شیرین ولی همه ما میمیریم.
چیزی که برخی از مرگها را متمایز یا تلختر میکند خودکشی است، فعلی که در ذهن بیشتر ما عملی ناهنجار ونکوهیده تلقی میشود، اما باید این را بپذیریم که کلمه خودکشی از آنجایی خلق نشده که فقط در لغتنامه باشد و بازهم باید بپذیریم که چه بسیار افرادی که آن را انجام میدهند.
احتمالا آدمهای زیادی در مواجهه با بحرانهای سخت زندگی فکر خودکشی از ذهنشان رد شده، آدمهای زیادی هم به شکلهای مختلفی درباره آن نوشتهاند دورکیم کتاب «خودکشی» را نوشته و این موضوع را از لحاظ جامعه شناسی بررسی کرده و ژان تولی در قالب یک طنز سیاه به نام «مغازه خودکشی» نوشته که شعار صاحبان مغازه این است؛ حداقل در مرگ موفق باشید. عده زیادی هم بسیار کنجکاوند که درباره این موضوع بدانند یا فیلم و سریال میبییند یا کتاب میخوانند شاید به همین دلیل است که «کتاب مغازه خودکشی» ۴۶ بار چاپ شده و شاید به همین دلیل است که سریال نوجوانانه «۱۳ دلیل برای اینکه» شهرت خوبی کسب کرده است.
چون در تمام این آثار از یک زاویه دید به این کار اشاره میشود و البته به این موضوع هم پرداخته میشود که این اقدام مسری است، کسی که به این موضوع فکر میکند و آن را با افراد در میان میگذارد نباید به سخره گرفته شود و گاهی اوقات میتواند این موضوع یک تصمیم و یک کنش آنی و هیجانی باشد به همین دلیل هم هست که آمار اقدام به خودکشی ناموفق از آمار خودکشی موفق بالاتر است.
اما در این میان گاهی افراد دیگر توانایی ادامه ندارند، این عدم توانایی ناشی از بیماریهایی مثل افسردگی است و گاهی بیماری مثل آلزایمر میتواند فرد را از اینکه دیگر خودش را نمیشناسد بسیار بترساند فیلم سینمایی« آلیس» روایت همین است زنی به نام آلیس متوجه میشود که به بیماری آلزایمر مبتلا شده و برای ترسی که از این بیماری در سر دارد، در همان ابتدا یک فیلم از خودش ضبط میکند که اگر روزی از این وضعیت خسته شد و دیگر نتوانست با بیماری شدت یافته خودش دست و پنجه نرم کند، به زندگیاش پایان دهد.
البته در این میان افرادی هم هستند که این کار را انجام میدهند، بسیاری از آنها را فقط اطرافیانشان میشناسند، اما عدهای هستند که همه آنها را میشناسند.
از صادق هدایت تا آزاده نامداری
قطعا فهرست جهانی خودکشیهای تاریخ نامهای بزرگی را به خود دیده است، از آدولف هیتلر تا نویسندگان معروفی چون رومن گاری و ارنست همینگوی و ویرجینیا وولف. مرلین مونرو، زیگموند فروید، ونسان ون گوگ، رابین ویلیامز و هیث لجر از نامهای شناخته شدهای هستند که دست به خودکشی زدهاند؛ اما در ادامه قصد دارم به نمونههایی از چهره شناخته شده داخلی نگاهی بیندازم که از این طریق به زندگی خود خاتمه دادهاند.
صادق هدایت را در کنار محمدعلی جمالزاده، بزرگ علوی و صادق چوبک پدران داستان نویسی نوین ایرانی میدانند. او را از پیشگامان داستان نویسی ایران میدانند و «بوفکور» مشهورترین اثر اوست که بسیاری این کتاب را درخشانترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانستهاند. اگرچه او را به دلیل داستان نویسی می شناسند، اما هدایت در ترجمه آثاری از متون کهن ایرانی چون زند وهومن یسن تا آثار نویسندگانی چون آنتوان چخوف، فرانتس کافکا، آرتور شنیتسلر و ژان پل سارتر ید طولایی داشت. همچنین هدایت نخستین ایرانی است که متونی از زبان فارسی میانه را به فارسی امروزی ترجمه کرده است.
شمار بسیاری از نویسندگان و اندیشمندان ایرانی چون غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلیشیری، بهرام بیضایی، رضا قاسمی، عباس معروفی و دیگران هر یک به نوعی کم و بیش تحت تاثیر افکار و اثار هدایت بوده اند یا درباره آن سخن گفته اند. هدایت نهایتا در سن ۴۸ سالگی در ۱۹ فروردین ماه سال ۱۳۳۰ شمسی در پاریس خودکشی کرد و در قطعه ۸۵ گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.
فاطمه یا غزاله علیزاده متولد بهمن ۱۳۲۷ ، نویسنده ایرانی مشهوری بود که از جمله آثار او میتوان به رمان دو جلدی «خانه ادریسیها» اشاره کرد. او کار حرفهای را از دهه چهل خورشیدی و با انتشار داستانهای کوتاه در مشهد آغاز کرد. او نهایتا در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۵ در روستای جواهرده رامسر با حلق آویز کردن خود به زندگی اش پایان داد.
منصور خاکسار متولد آبادان بود که در دهه ۴۰ خورشیدی به همراه ناصر تقوایی سردبیر نشریه ادبی هنر و ادبیات جنوب را بر عهده داشت. او پیش از انقلاب به دلیل فعالیت ادبی و فرهنگی به همراه برادرش نسیم خاکسار و چند تن دیگر از روشنفکران خوزستانی به زندان افتاد.
خاکسار پس از چند سال اقامت در اروپا، سال ۱۹۹۰ به آمریکا مهاجرت کرد و در شهر لس آنجلس اقامت گزید. خاکسار از اعضای قدیمی کانون نویسندگان ایران بود. او نهایتا در ۲۷ اسفند ۱۳۸۸ به زندگی خود پایان داد. وی هنگام مرگ ۷۱ سال سن داشت.
آزاده نامداری و زهره فکور صبور
مسمومیت بر اثر مصرف بیش از حد داروهای اعصاب روان عامل پایان یافتن زندگی هنرمندی به نام آزاده نامداری در هفتم فروردین ۱۴۰۰ بود. او فوق لیسانس روانشناسی خانواده داشت و کارش را با گویندگی در رادیو شروع کرده بود و یکی از مجریان سرشناس و محبوب تلویزیون هم به شمار میآمد.
مشابه تجربه آزاده نامداری برای زهره فکور صبور رخ داد با اختلاف اینکه این هنرمند همان زمان که اقدام به انجام چنین کاری کرده مشغول بازی در یک سریال تلویزیونی بوده است. او که کارش را از ۱۸ سالگی و از تئاتر شروع کرده بود، در سینما و تلویزیون هم حضور خوبی داشت؛ اما در نهایت در ۱۱ اسفند ۱۴۰۰ بر اثر مصرف بیش از حد قرص به زندگی خود پایان داد.
افسردگی و یک بلای جهانی
در ادامه به چند چهره جهانی که احتمالا با این اقدام درگذشتند نگاهی میاندازیم.
جین سیبرگ او شب ۳۰ اوت ۱۹۷۹ (۴۲سالگی) ناپدید شد. نه روزبعد، جسدش درحالیکه در یک پتو در صندلی عقب رنو پیچیده شد بود، نزدیک آپارتمانش پیدا شد. پلیس یادداشتی را بهزبان فرانسه از این بازیگر، خطاب به پسرش یافت که در بخشیازآن نوشته بود: «ببخش! من دیگر نمیتوانم با اعصابم زندگی کنم».
کارول لندیس، زندگی او چنان با افسردگی و شکستهای پیاپی همراه شده بود که دوبار خودکشی کرد و سرانجام در ۲۹سالگی (۱۹۴۸) جسدش درحالیکه باردار بود، در خانهاش یافت شد. البته بعدها گفته شد که مرگ او خودکشی نبوده و یک بازیگر او را بهقتل رسانده؛ اما این ادعا هیچگاه ثابت نشد.
ایو میلر، بازیگر آمریکایی نه روز پس از سالگرد تولد ۵۰ سالگیاش؛ در ۱۷ اوت ۱۹۷۳ خودکشی کرد. او یکبار نیز در ۱۹۵۵ با ضربه چاقو به شکمش، اقدام به خودکشی کرده بود.
مارگو همینگوی، نوه ارنست همینگوی (نویسنده)؛ که در عرصه بازیگری و مدلینگ فعالیت داشت؛ در ۱ ژوئیه ۱۹۹۶، در استودیویی در سانتامونیکا پیدا شد. جسد او بهشدت تجزیه شده بود؛ اما کالبدشکافی رسمی و گزارش سمشناسی پزشکی قانونی نشان داد این زن ۴۲ ساله بیشازحد فنوباربیتال مصرف کرده بود.
جویس جیمسون، در ۱۶ ژانویه ۱۹۸۷، با مصرف بیشازحد قرص در سن ۵۴سالگی خودکشی کرد. این هنرمند بهشدت از مشکل افسردگی و بیخوابیِ ناشیازآن رنج میبرد.
دوروتی هیل او با پریدن از آپارتمانش در سال ۱۹۳۸ خودکشی کرد. هیل هنگام مرگش در ۲۱ اکتبر ۱۹۳۸ تنها ۳۳ساله بود. مرگ شوهرش و بهدنبالآن، چند رابطه ناموفق، او را ازنظر مالی به دوستان ثروتمندش وابسته کرده بود.
کیم وینونا او اصالتاً سرخپوست بود و در منطقه مربوط به بومیان بزرگ شد؛ در عرصه بازیگری نیز بیشتر در قالب شخصیتهایی بومی آمریکایی ظاهر میشد؛ چهار ازدواج و سه طلاق در پرونده زندگی او بهچشم میخورد. او در ۲۳ ژوئن ۱۹۷۸ در ۴۷ سالگی، با شلیک گلوله، به زندگی خود پایان داد.
لیبی هولمن، خواننده و بازیگر آمریکایی که مرگ جان اف کندی و مارتین لوتر کینگ جونیور و مرگ پسرش را میتوان عواملی خواند که در بروز افسردگی او نقش داشتند. او سرانجام در ۱۸ ژوئن ۱۹۷۱ (۶۷سالگی) خودکشی کرد.
ورا سیسون، بازیگر در تاریخ ۶ اوت سال ۱۹۵۴ در سن ۶۳ سالگی با مصرف بیشازحد قرصهای خوابآور خودکشی کرد؛ آنهم درحالیکه همسرش (ریچارد راسون) نیز یکسالقبلش (۱۹۵۳) به همین شیوه به زندگیاش پایان داده بود. آنها قبل از ایناقدام، بهاتهام جاسوسی در وین، توسط گشتاپو دستگیر شده؛ و ۳۴روز حبس در زندان انفرادی را تجربه کرده بودند.
به خودمان و دیگران کمک کنیم
بخشی زیادی از افرادی که به زندگی خود پایان دادهاند از مشکلاتی مثل افسردگی رنج میبردند، به همین دلیل است که میگویند افسردگی چهره ندارد. اگر اطرافیانتان درباره این موضوع با شما صحبت میکنند سخنانشان را جدی بگیرید و آنها نصیحت نکنید. اگر این خود شما هستید که به خودکشی فکر میکنید یا کسی را میشناسید که نگران خودکشی او هستید، حتما از افراد و نهادهای ذیصلاح کمک بگیرید.
همینطور بخوانید:
روانشناسی زرد: روانشناسان یا مشاوران قلابی پشت موبایل
آنچه در روانشناسی از مُد نمیافتد! + همهچیز دربارهی روانکاوی
۱۲ اختلال روانشناختی با نام شخصیتهای داستانی را بشناسید!
مطلبی دیگر از این انتشارات
دربارهی گلوبالیسم یا/ «چرا ملیگرا نیستم»!؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی کتاب: ماجرای واقعی بانویی در ون
مطلبی دیگر از این انتشارات
همه شیوهها و شگردهای بازاریابی و جذب مشتری بیشتر