ایدهپرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینههای روانشناسی، سرمایهگذاری، کسبوکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا مینویسم. سایتم: aliheidary.ir
سه-دو-یک، حرکت!
دلیل ترس آدمها از تغییر اطرافیان یا محیط همیشگیشان این است که دیگر نمیتوانند خودشان را در دل این تحولات تازه پیدا کنند. در واقع مشکل حقیقیشان با اصل تغییر نیست که شاید مثبت بوده باشد یا منفی، بلکه بهخاطر این است که خودشان دیگر جایی در آن محیط ندارند و هر آنچه پیش از این بلد بودند حالا بیاستفاده و تاریخ مصرفگذشته شده. پس احساس خطر و ناامنی میکنند و فریاد میزنند «تو تغییر کردی، فلان چیز عوض شده، دیگر هیچچیز مثل قبل نیست.»
احتمالاً برای همهمان پیش آمده که از تغییر وضعیتی ترسیده باشیم. به دوروبر مهآلودمان نگاه کرده و پرسیده باشیم: «اینجا کجاست؟ من چیزی نمیبینم.» گاهی با احساس گمشدهای در ناکجا، دستها را جلوتر از بدنمان دراز کرده و کورمال کورمال به حرکت ادامه دادهایم تا به شناختی تازه از وضعیت جدید برسیم و گاهی همان جایی که بودیم ماندهایم و زانوهای لرزانمان را بغل کرده و مغموم و هراسان انتظار کشیدهایم. انتظار برای چه؟ شاید برای ناپدید شدن مه و بیرون آمدن خورشید، شاید هم برای معجزهای که بتواند چرخ زمان را معکوس بچرخاند و همه چیز را مثل قبل کند.
تغییر تا وقتی ترسناک است که قواعد جدید بازی را ندانی و احساس کسی را داشته باشی که اسمش در یارکشی صدا نشده و از بازی بیرون مانده. نمیدانم شما از کدام دستهاید؛ به حرکت آهسته در مه ادامه میدهید یا نشسته منتظر میمانید؟ فقط خواستم یادآوری کنم که احتمالاً معجزهای در کار نخواهد بود. بلند شوید و همراه با تغییر حرکت کنید.
همچنین بخوانید:
چگونه بعضیها همیشه قابل احترامند؟ + ۱۵ علت
خلاصه کتاب ساخته شده برای چسبیدن!
درباره «بلکبری» کمدی-درام تحسینشده مت جانسون
۴ کتاب از نویسندگان زن ایرانی که به زبانی غیر از فارسی نوشته شدهاند!
نوشتن؛ آزمونی برای مدرکداران کمدانش
مطلبی دیگر از این انتشارات
یک هفته، 18 نکته (تصادفات ذهن من در هفته گذشته)
مطلبی دیگر از این انتشارات
جوان ناکام: ویرگول
مطلبی دیگر از این انتشارات
دربارهی دو سریال انیمیشن سیاره عجیب و مخالفان خورشیدی