ایدهپرداز، روانشناس، نويسنده و استراتژيست كسب وكار. من در زمینههای روانشناسی، سرمایهگذاری، کسبوکار، بازاریابی، نویسندگی و محتوا مینویسم. سایتم: aliheidary.ir
۴ کتاب از نویسندگان زن ایرانی که به زبانی غیر از فارسی نوشته شدهاند!
اسامی آنها بسیار است. نویسندگانی را میگویم که در ایران به دنیا آمدهاند اما در کودکی یا نوجوانی به خارج از کشور رفتهاند؛ طوریکه حتی بعضی از آنها اصلاً نمیتوانند به زبان فارسی صحبت کنند. این اواخر هم که خانم ساناز طوسی به این فهرست اضافه شد؛ نمایشنامهنویسی که به خاطر یکی از نمایشنامههایش جایزه پولیتزر گرفت اما سالهاست در خارج از کشور زندگی میکند.
جالب است بعضی از این نویسندگان هیچ آشنایی با زبان فارسی ندارند. مثلا از بین آنها میشود به خانم جازمین دارزنیک (یاسمن درزنیک) اشاره کرد که رمانی هم با عنوان «ترانه مرغ اسیر» نوشته درباره زندگینامه فروغ فرخزاد. این رمان در ایران با ترجمههای مختلف چاپ شد و فروش خوبی هم داشت. از دیگر نویسندگانی که به این شکل بودهاند، باز هم در ایران کتابهایی ترجمه شده. تازگی هم دو کتاب منتشر شده یکی از خانم پریسا رضا و دیگری از شمسی عصار؛ اولی با ترجمه ابوالفضل اللهدادی از سوی نشر «برج» و دیگری با ترجمه ناهید طباطبایی از سوی نشر «ثالث».
به همین مناسبت تصمیم گرفتم معرفی کوتاهی درباره ۴ کتاب ادبی از نویسندگان ایرانی که به زبانی غیر از فارسی نوشته شدهاند ارائه بدهم:
۱. باغهای تسلا
پریسا رضا، متولد ۱۹۶۵ در تهران، نویسنده رمان «باغهای تسلا» در خانوادهای هنرمند متولد شد و از هفده سالگی به فرانسه رفت. این اثر، نخستین رمان اوست که در سال ۲۰۱۵ مفتخر به کسب جایزه «سنگور» شد. کتاب، ما را با خود به سفری از جوانی تا میانسالیِ زوجی به نامهای «سردار» و «طلا» میبرد. در ادامه، تمرکز داستان بر «بهرام»، پسر این خانواده معطوف میشود. روایت از یکی از روستاهای کویری ایران، در سال ۱۹۰۵ آغاز شده و در پایتختِ سال ۱۹۵۳ امتداد پیدا میکند.
یعنی سالی که کودتای تحت حمایت آمریکا و انگلیس، موجب سرنگونی مصدق میشود و به این ترتیب مانعی بر سر راه حرکت دموکراتیک در جامعه ایران به وجود میآید.داستان از طلای دوازده ساله و سردار بیست ساله آغاز میشود که سه سال است با هم عروسی کردهاند. آنها روستایشان، آن بهشت کوچک را که محل کشت بهترین گلهای محمدی و نابترین گلاب ایران است، به سوی جهانی بزرگتر ترک میکنند و مسیرشان را به سمت ورامین در جنوب تهران در پیش میگیرند.
هنگام گذر از کوهها، با دشواریهای زیادی روبهرو شده و دو فرزندشان را از دست میدهند. به ورامین که میرسند، سردار برای گذران زندگی، چند رأس دام میخرد و سعی میکند طلا را به تنها آرزویش که داشتن یک خانه است برساند. کتاب مشتمل بر پنج فصل است. فصل اول بیشتر به زندگی طلا در روستا میپردازد. طلا منتظر است که سردار از تهران برگردد و او را با خودش ببرد. فصل دوم، روایت زندگی این دو در ورامین و سپس شمیران و تلاش برای فرزنددار شدنشان است.
مابقی داستان بر بهرام متمرکز میشود. او که پسر یک دهقان است، در جوانی در دانشگاه پذیرفته میشود و تلاش میکند تا از پیشینه خود فاصله بگیرد؛ در این میان با احزاب سیاسی حشر و نشر میکند و شروع به کشف روابطش با زنان میکند. نویسنده در توصیف این خانواده، لحن و سبکی را انتخاب میکند که خواننده را به یاد افسانههای پریان میاندازد. خواندن این رمان مانند این است که با مادربزرگتان روی یک فرش پرنده نشستهاید و به صحبتهایش گوش میدهید که با لحنی رؤیایی و بیپروا از گذشتههای دور و خیالی میگوید. روایت، گاهی تکاندهنده و گاهی آشناست.
نویسنده برخی جزئیات را توصیف میکند و برخی را نادیده میگیرد و از این راه، خواننده را به مسیر تاریخی جامعهای میبرد که از وجوه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، دستخوش تغییراتی سریع و گسترده است. به علاوه نویسنده، بسیاری از وقایع و جنبههای تاریخی جامعه ایران، از قبیل آیینها، سنّتها، محدودیتها، امیدها و غیره را برای خوانندهای که با چنین دنیا و مردمی بیگانه است، از نظر میگذراند. از آنجا که زبان داستان فرانسوی است میتوان گفت نویسنده بیشتر، مخاطبان خارجی را هدف قرار داده و به نوعی زبان محلی شخصیتهای داستان را ترجمه کرده است.
او توصیفات را به گونهای در کنار هم چیده است که در روند داستان سکتهای ایجاد نمیشود و همه وقایع به آرامی در کنار هم به جریان میافتند. در عین حال، هدف نویسنده این نیست که شخصیتهای پیچیده یا تحلیلی عمیق و چندلایه به مخاطب عرضه کند، پس در صورتی که از علاقهمندان به سفرهای دور، قدیمی و صمیمی باشید، رمانی زیبا در انتظار شماست.این رمان با ترجمه ابوالفضل اللهدادی از سوی نشر «برج» چاپ شده است.
۲. دختری ایرانی روی مرز
سالها پیش از وقوع انقلاب در سال ۵۷، دختری در ایران زندگی میکرد که درست در بحبوحه الگوهای عرفی و سنتی گذشته و رواج نیروهای دگرگونکننده غربگرا بزرگ شد. «شوشا گاپی» یا همان «شمسی عصار» نویسنده کتاب «دختری ایرانی روی مرز»، با زبانی شیوا، خاطرات زندگیاش را از کودکی، به عبارت دیگر از آن زمان که نفت هنوز به قدرتی تعیینکننده در مناسبات اقتصادی و سیاسی ایران تبدیل نشده بود تا بزرگسالی، یعنی بزنگاه سرنگونی محمدرضاشاه پهلوی بازگو میکند.
روایت این کتاب، شرح جنبوجوش و شور زیستن سالهای گمشده کودکی یک دختر ایرانی است، تنیده با خاطراتی از اقوام، دوستان، علاقهاش به موسیقی، نمایشنامه، تعطیلات مذهبی، جشنها و به طور کلی جامعهای که میان گذشته و آینده در نوسان است. او هنجارهای قالب فرهنگی و مذهبی ایران قبل از انقلاب را به شکلی ملموس تصویر میکند؛ ایرانی که به شدت تحت تأثیر تلاشهای رضاشاه برای غربیسازی در سالهای دهه بیست قرار داشت.
شوشا، لحن محاورهای را برای ترسیم دورانی که میتوان گفت تقریباً برای همیشه از بین رفته، به کار برده است. در این میان، به خوبی بر نقش زنان در آن دوران تمرکز میکند. درست است که نام شوشا شبیه اسامی فارسی نیست، اما او واقعاً یک دختر ایرانی است که از قضا پدرش یک روحانی سرشناس و مدرس فلسفه به نام «محمدکاظم عصار» است. شمسی، وقتی در شانزده سالگی برای ادامه تحصیل راهی پاریس شد نامش را به شوشا تغییر داد؛
در دانشگاه سوربن، ادبیات فرانسه خواند و در عین حال علاقه زیادی به موسیقی محلی ایران داشت. فیلم مستندی نیز با عنوان «مردمان باد» در سال ۱۹۷۶ در مورد کوچ ایل بختیاری از او به یادگار مانده. او داستان زندگیاش را که خانوادهای از طبقه متوسط است از پدربزرگش که او نیز یک روحانی بود آغاز میکند. بعد سراغ اپیزودهای مختلف میرود؛
از ارتباط با خواهران و برادران، شکل و شمایل زندگی اجتماعی ایرانی، مکانهای مختلف و بازار گرفته تا شیوه تربیت فرزندان در آن زمان. در این میان خواهید دید که سینما چه نقش پررنگی در تغییر عادات اجتماعی مردم ایفا کرد؛ آن هم در سالنهای گرمی که مردم با هر چیزی خودشان را باد میزدند.
شوشا روایتش را به نحوی پیش میبرد که انگار دارید همراه با خودش بزرگ میشوید. حتی گاهی به شیوهای طنزگونه از نحوه درمان بیماریها در آن روزگار صحبت میکند و مناقشاتی را شرح میدهد که بر سر درمان برونشیت یا شکستگی استخوان با داروهای خارجی یا شیوههای سنتی راه میافتاد.
این زندگینامه، سرشار از حکایات رنگارنگ است، از ازدواج کردن دختران در سن دوازدهسالگی تا روایاتی که به شدت برایتان نوستالژیک خواهند بود. با خواندن این کتاب، یک بار دیگر عاشق مردم ایران خواهید شد. گرچه این کتاب طی سالهای گذشته به قلم مترجمان و از سوی ناشران مختلف به چاپ رسیده، اما امسال، نشر «ثالث» با ترجمه «ناهید طباطبايی» این کتاب را مجدداً منتشر کرده است.
۳. ترانهی مرغ اسیر
به قول نیویورک تایمز: «رمانی زیبا، داستان شکوهمند زنی که خود را در دل همهی سختیها و مرارتها، با شعلهی عشق و شعر زنده نگه میدارد.»
فروغ فرخ زاد در تمام دوران کودکی خود در تهران می شنید که دختران ایرانی باید ساکت و باحیا باشند. به فروغ فقط اطاعت کردن را آموخته اند اما او همیشه راهی برای عصیان و سرکشی پیدا می کند: صحبت با خواهرش درباره ی دیگران در میان گل های رز خوشبوی باغچه ی مادرش؛ رفتن به منطقه ی ممنوعه ی خانه یعنی پشت بام و بازیگوشی با برادرهایش؛ نوشتن شعر برای برانگیختن تحسینِ پدر سختگیر و ناراضی خود؛ و ترک مخفیانه ی خانه برای بیرون رفتن و خوردن کافه گلاسه. در طول تابستان 1950، شور و اشتیاق فروغ نسبت به شعر و شاعری اوج می گیرد در حالی که سنت ها و قواعد مرسوم، قصد چیدن پر پرواز تخیل او را دارند. فروغ پس از ازدواجی اجباری، فرار می کند و وارد رابطه ای می شود که اشتیاق او برای نوشتن و به دست آوردن آزادی و استقلال را افزایش می دهد. رمان ترانه مرغ اسیر، رمانی از جازمین دارزنیک، نویسنده ایرانی- امریکایی است. این داستانی جذاب درباره ی زندگی یکی از برجسته ترین بانوان ایرانی در چند سده ی اخیر است.
دارزنیک را به خاطر کتابهای دختر خوب، زندگی مخفی مادر من که کناب پرفروش نیویورکتایمز شد و ترانه مرغ اسیرمیشناسند. او رمان «مرغ اسیر» را از زندگی فروغ فرخزاد، شاعر توانای معاصر ایرانی الهام گرفته است. این اثر از نوجوانی تا مرگ فروغ فرخزاد را در میان شخصیتهای واقعی و خیالی روایت میکند. نویسنده برای برخی شخصیتهای واقعی از نامهای اصلی آنها استفاده کرده و برخی دیگر را با نامهایی دیگر وارد داستانش کرده است. ترانه مرغ اسیر انتخاب سردبیر بخش کتاب نیویورک تایمز بود و از آن به عنوان «کتابی زیبا و پیچیده که تصویری از یک کشور ناپدید شده و مردم پراکنده شده آن ارائه میکند و یادآور قدرت و مقصود هنر است» و «قطعه ای در ستایش خلاقیت زنانه که سعی میکند خود را از زیر بار قدرت پدرسالارانه بیرون بکشد» ستایش شده است. دارزنیک متولد ایران است و در ۵ سالگی به آمریکا مهاجرت کرده است. او در کالج هستینگز کالیفرنیا حقوق و در دانشگاه پرینستون ادبیات انگلیسی خوانده است.
ناشر این کتاب نشر پارسه و مترجمش علی مجتهدزاده است.
۴. عطر سنبل، عطر کاج
عطر سنبل، عطر کاج، نام کتابی نوشتهٔ فیروزه جزایری دوما است. این کتاب، نخست به زبان انگلیسی در آمریکا با عنوان خنده در فارسی: خاطرات یک ایرانی بزرگ شده در آمریکا (به انگلیسی: Funny in Farsi: A Memoir of Growing Up Iranian in America) منتشر شد و به وسیلهٔ محمد سلیمانینیا به فارسی ترجمه و با نام عطر سنبل، عطر کاج (عطر سنبل، نماد نوروز و عطر کاج، نماد کریسمس) در ایران منتشر شد.
این کتاب، یکی از پرفروشترین کتابهای آمریکا در چند سال اخیر بودهاست. همچنین این کتاب، یکی از ۳ نامزد نهایی جایزهٔ تربر در سال ۲۰۰۵ و همچنین نامزد جایزهٔ پن در بخش آثار خلاقهٔ غیرتخیلی شد.
فیروزه جزایری در سال 1972 و در بحبوحهی جریانات مربوط به انقلاب و زمانی که هفت ساله بود، بدون هیچ آگاهی مستقیمی از فرهنگ و نوع زندگی مردم ایالات متحده، از ایران به کالیفرنیای جنوبی نقل مکان کرد. خیلی زود تعداد بیشتری از اعضای خانواده به آن جا رفتند و تا همین امروز نیز در همان جا باقی مانده اند. کتاب عطر سنبل عطر کاج به داستان سفر آمریکایی خانوادهی جذاب نویسنده می پردازد: پدرِ مهندسِ فیروزه که رویاهای عجیبی را در سر می پروراند؛ مادر مهربانش که هیچ وقت انگلیسی را یاد نگرفت و برایش هم اهمیتی نداشت و خودِ فیروزه که در کودکی نام خود را به جولی تغییر داد و زمانی که با مردی فرانسوی ازدواج کرد، با موج جدیدی از تفاوت های فرهنگی رو به رو شد.
همچنین بخوانید:
با بهترین رُماننویسان زن ایرانی و آثارشان آشنا شوید! + ۲۱ نویسنده زن
نوشتن؛ آزمونی برای مدرکداران کمدانش
دربارهی سورئالیسم یا همان سورئالیسم چیست؟!
دربارهی جریان سیال ذهن یا «جریان سیال ذهن» چیست؟!
بخوانید: ۴۶ داستایوفسکی نوشته؛ بریدههایی از بهترین کتابهای نویسندهی جنایات و مکافات
۴ کتاب عالی برای یادگیری محتوا: از نویسندگی و تولید تا بازاریابی و استراتژی محتوا
دلیلِ نوشتن «نارضایتی از جهان» است/ معرفی کتابِ «فقط روزهایی که مینویسم»
در بازار بردهفروشان/ معرفی کتاب مجمعالجزایر گولاگ
مطلبی دیگر از این انتشارات
ارتباط فرانسوی: چرا فرانسویها هر از گاهی به خیابان میآیند؟
مطلبی دیگر از این انتشارات
یک هفته، ۱۹ نکته: تصادفات ذهنی من در هفتهی گذشته
مطلبی دیگر از این انتشارات
با مثلث موفقیت در تولید محتوا آشنا شوید: ویراستاری، رسانه و بازاریابی