دسته بندی مطالب https://vrgl.ir/0nQrs | هیچ ابن هیچ ابن هیچ
آموزش نقد فیلم (1)
نقد یعنی تحلیل و بررسی یک اثر از نظر خوبی و بدی، درستی و نادرستی، بر اساس دلایل منطقی که اگر اثر خوب است به چه دلیل و اگر بد است به چه دلیل. خوبی و بدی تنها در حیطه خوشمان آمد و خوشمان نیامد محصور نمیشود.
وقتی میگوییم اثری خوب است بر اساس معیارهای آن را میگوییم که عبارتند از
1-فرم اثر در حیطه هنر مرتبط
2-محتوا و معنای اثر در رابطه با حقیقت
3-قصد و انگیزۀ سازنده
ممکن است اثر، محتوا و فرم خوبی داشته باشد اما سازندگان قصد و انگیزۀ خوبی نداشته باشند. این اثر قطعاً بد و نادرست است. لازم به ذکر است که یافتن قصد و غرض به این سادگی نیست و باید اطلاعات زمینهای داشته باشیم، با توجه به این که در هنر سینما فقط یک سازنده نداریم و چندین نفر در ساخت فیلم دخیل هستند. اما میشود گفت انگیزه بیشتر متوجه کارگردان، نویسنده و تهیه کننده است.
سینما با هنرهای دیگر تفاوت بنیادی دارد و آن پیچیدگی و چند وجهی بودنش است. سینما چندین هنر را درون خودش دارد و آنها را با هم ترکیب کرده است؛ موسیقی، عکاسی، هنرهای تجسمی، ادبیات، معماری و... تشکیل دهنده سینما هستند، لذا باید همه جانبه به آن توجه کنیم.
از قصد مؤلف که بگذریم به محتوا و فرم میرسیم. فُرم یعنی چگونگی انتقال معنای مورد نظر و محتوا آن معنایی است که اثر منتقل میکند. فرم و محتوا دو چیز جدا نیستند و با یکدیگر ممزوجاند. فُرم مجموع تکنیکهای سینمایی و ساختار سینما است و مواردی مثل صدابرداری، نورپردازی، حرکت دوربین، فاصلۀ دوربین و غیره. هر کدام از تکنیکها میتوانند دارای معنا باشند، مثلاً رنگ بندی و نورپردازی قرمز رنگ میتواند معنای شادی و عشق را منتقل کند و یا همراهی دوربین با یک کاراکتر، حق را به او میدهد هر چند شخصیت منفی باشد.
محتوا فقط به معنای دیالوگهای فیلم نیست، چرا که ممکن است فیلمی اصلاً بدون دیالوگ و صامت باشد اما پر از معنا و محتوا باشند. یک ضرب المثل چینی میگوید یک تصویر ارزش هزاران کلمه را دارد، به طور مثال انیمیشن Red turtle بدون دیالوگ است.
هم محتوا اصالت دارد و هم فُرم اما محتوای بدون فرم اصلاً هنر نیست. فیلمی فقط به این خاطر که محتوای خوبی دارد خوب نمیشود، بلکه باید فُرم و محتوا با یکدیگر همراه باشند.
از موارد نظری بگذریم و به موارد کاربردی برسیم. سوال این است که چطور نقد کنیم؟ اول مطالعه کنید، دست نگه دارید و قبل از نوشتن، چند کتاب مطالعه کنید تا توی فضا بیایید. اگر مطالعه نکنید میشوید مثل نویسندگان بیسواد سایت زومجی که به اسم نقد! فقط داستان فیلم را کش میدهند و تعریف میکنند.
نقد فیلم اصلا کار آسانی نیست که خوشم آمد و نیامدمان را بیاییم در قالب خوب و بد به مردم قالب کنیم. قبل از نقد فیلم باید فرم سینما را بفهمیم، بدانیم میزانسن و دکوپاژ چیست، پروتاگونیست و آنتاگونیست که هستند. تدوین بفهمیم و تعلیق را بشناسیم.
چند کتاب خوب که برای فُرم پیشنهاد میکنم عبارتند از:
1-آینه جادو(دربارۀ ماهیت سینما) سعی کنید خلاصهاش را پیدا کنید و بخوانید. کتابش بیش از این که معنا داشته باشد درگیر الفاظ است.
2-مبانی سینما نوشته ویلیام فیلیپس و ترجمۀ رحیم قاسمیان
3-هنر سینما نوشتۀ دیوید بوردول و کریستین تامسون.
بعد از فهم فرم، دانستن محتوا مهم است که برای آن نیاز به مطالعۀ فلسفه، مسائل سیاسی روز و ادیان داریم. گاهی هم اقتصاد و علوم استراتژیک و...
باید هدفمان را از نقد فیلم مشخص کنیم. ما در حال حاضر منتقدینی نیاز داریم که واقعاً معنای فیلم را بفهمند و پاسخ بدهند که چرا هالیوود با این بودجۀ هنگفت و تبلیغات عجیب، چنین فیلمی را ساخته و به آن اسکار داده شده. از این لحاظ توجه به محتوا خیلی خیلی از فُرم مهمتر است. فُرم را از ما بهتران میفهمند و تحلیل میکنند و در دانشکدهها و مؤسسات سینمایی آموزش میدهند.
ما نیاز داریم افرادی موشکافانه معنای یک اثر را با دلیل و مدرک بگویند و از تحلیلهای تخیلیِ شخصی و گیردادن به نشانههای ماسونی و کابالیستی دور باشند.
برای مطالعه در این بخش کتاب اسطورههای صهیونیستی سینما و کتاب دین در سینمای شرق و غرب استاد محمد حسین فرج نژاد را توصیه میکنم. روش آقای فرج نژاد روشی است که مهجور مانده و حتی افرادی که به عنوان نقاد در سینمای ایران مشهورند مثل آقای مسعود فراستی از آن سر در نمیآورند و نهایتا در فرم سینما ماندهاند و سواد تحلیل محتوایی ندارند.
در کتاب دین در سینمای شرق و غرب سه روش خیلی خوب تحلیل فیلم معرفی میشود که روش اول ابداع خودشان است و با توجه به فُرم محتوا را تحلیل میکند. این روشها مناسب کارهای آکادمیک و تحقیقاتی است و برای نوشتن در اینترنت نیاز است با توجه بیشتری به مخاطب عام بنویسیم. شعار دکتر فرج نژاد این است که جای این که هزار فیلم ببینید، یک فیلم را هزار بار ببینید.
نگاه سطحی از ۱۰۰ فیلم کار جالبی نیست و تنها به درد ژورنالیستها و روزنامهنگاران میخورد که صفحات خود را پر کنند. نقدهای سطحی موجود نهایتاً به تعریف و تمجید یا ابراز تنفر میرسد و مقداری هم لو دادن داستان.
صفحۀ آقای سعید مستغاثی در همین ویرگول برای نقد فیلم دغدغهمندانه قابل استفاده است. اگر دنبال نقد فیلم درست و حسابی هستید رجوع کنید به کتاب تحلیل نفوذ فرهنگ کابالیستی در سینما که نویسنده حدود ۴۰ صفحه را به نقد فیلم سری ماتریکس اختصاص داده است.
اگر میخواستیم فلسفه کار کنیم کارمان راحتتر از این بود که بخواهیم فیلمهای سینمایی را تحلیل کنیم چرا که فلسفه فقط یکی از پیش نیازهای نقد فیلم است. یادگیری و آشنایی با فلسفه لازم است آن هم در شرایطی که اکثر کارگردانان فلسفهدان هستند مثل استنلی کوبریک که خودش مدرس فلسفه بود.
یادگیری علم ادیان یکی دیگر از رشته های مورد نیاز است که برای ورود به این دو رشته باید پایههای عقیدتی خودمان، یعنی سه رشتۀ تفسیر قرآن که متن دین است و علوم عقلی یعنی کلام و فلسفۀ اسلامی و تاریخ را در خود به ثُبات برسانیم که پس از چندی، پیرو و هضم نشویم.
اگر هم دنبال کار ریشهای نیستیم میتوانیم با شعار فیلیمو همراه شویم:«بی وقفه فیلم ببین!» بعد هم ذهنمان را پر از اسامی بازیگران و کارگردانان بکنیم و آب از دهانمان راه بیفتد که بیا و ببین.
در پست بعدی چند روش نقد کاربردی غلامرضا یوسفی، جان فیسک و فنی حکمی را میآوریم که بر اساس همین 3 روش، نقدهایی در کتاب دین در سینمای شرق و غرب موجود است.
مطلبی دیگر از این انتشارات
?پادشاهی در نیویورک
مطلبی دیگر از این انتشارات
مُهر هفتم
مطلبی دیگر از این انتشارات
معرفی فیلم| پاراسایت (انگل) شورشی علیه نابرابری طبقاتی