Asiyeh mahmoodiدرکتاب باز·۳ سال پیشیکبار هم عنوان نداشته باشد خب!!!خنده هایش بوی نا میداد...بوی کهنگی...بوی نان بیات و شاید نفتالین!!!انگار تمامقهقهه هایش را پیچیده بود به بقچه ی چهل تکه ی عمه جان و صابون…