فرزان حقیقی·۷ روز پیشطلای خوراکی. فرزان حقیقییک داستان فانتزی ، فری تیل که درباره یک جادوگر تبعیدی است که می خواهد انسان ها را با ارزش کند اما...
kimia·۱۵ روز پیشمرگ فاخرکوکی کره ای ام را گاز می زنم و برای همیشه می میرمنامه ای جامانده از روئلو مولیت معلم فشن خودآموز مدرسه فغکیانو شهر ستغاسبور کوی بصیرت پلاک…
parsax x·۱ ماه پیشمهمان نیکمت🪑🕯، مهمان روضه🖤🥀، مهمان بلوط🌰🌳دوباره مهمان نیکمت خالی و درخت بلوط شدم. کلاغهای شیطون، بازیگوشی میکردند، و من، آرام آرام، رفتم به تفکر و رویا... دختری و پسری جوان، ک…
سامان·۱ ماه پیشجادههای خاکی و خاطراتدر انتهای یک جاده خاکی، جایی که غبار زیر نور خورشید میرقصید، یک فولکس واگن بیتل نقرهای رنگ، مدل ۱۹۶۸، زیر سایه یک درخت بلوط کهنسال پارک ش…
زهرا اورنگی·۴ ماه پیششطرنج (داستان کوتاه) نویسنده: علی چاغلاگاه، آن خوشبختیهایی را از یاد میبریم که در برابر بدبختیهای سترگ و هولناک، تاب آورده و شکست نخوردهاند.
دختری از تبار ماه(:درنامـهای به تو که نمیخوانی·۴ ماه پیشدر انتظارِ تو..هرروز،همان پارک همیشگی،زیر سایه ی درختِ بلوطِ نفرین شده ی فراق،در جوار…
شایان رضانژاددرنوشته شایان رضانژاد·۶ ماه پیشسایه پدرپسرک، احمد، با قدمهای لرزان و چشمهایی پر از استرس، از محله خارج میشد. دلش مثل یه توپ سنگین توی سینهاش میزد. شب قبل، درگیری کوچکی با یو…
ابراهیم مسجدی یان·۷ ماه پیشچهل سالگی: فصل دوم40 سالگی-فصل 2قطار مثل مار بزرگی روی ریلهای خیس سر میخورد و من، پشت شیشهی بخارگرفته، فقط تاریکی و نورهای گنگ بین درختها رو میدیدم. بار…
Isabel.J.M·۷ ماه پیشبرجساعتی(بخش۱۹)اشکالی نداره من پیشتم فقط اونو بکش، بکشش.– خفه شو! دیگه حرف نزن!کلاهش را سرش کرد، با دقت صورتش را پوشاند و با احتیاط تمام به اطرا…