ویرگول
ورودثبت نام

صداش کنترل

شروع نوشتن
پست‌ها: ۱.نویسندگان: ۱
جدیدترین‌ها
m_emaminia·
۳ سال پیش

اروم باش نفسم ..! -1

قسمت - اول ساعت نزدیکای 11 شب بود از تاکسی پیاده شدم به سمت عمارت رفتم زنگ رو زدم که خدمتکار خونه درو باز کرد حیاط معماری خاصی داشت یک مسی…
اروم باش نفسم ..! -1
داستانخواندن ۳ دقیقه
۴
۰