بیتا حسینی نژاددرپناهگاه نویسندگان·۱ ماه پیشنان و پرتقالسرش را پایین انداخت و سعی کرد توجهش را کفش پاره اش بیاندازد که پدر دائم الخمرش دائماً قول خرید یک جفت کفش نو و یا حداقل تعمیرش را به او می…