ویرگول
ورودثبت نام

آیدین آراز

شروع نوشتن
پست‌ها: ۲.نویسندگان: ۱
جدیدترین‌ها
آیدین آر·
۷ سال پیش

کفه سنگین احساسات

هوا را به مقصد زمین ترک کردم. و می خواستم زمین را به مقصد زیر زمین ترک کنم. وارد ایستگاه مترو مهرآباد شدم. مقابل در مترو راننده های تاکسی صف کشیده بودند و مهربان تر از  آنی که  در روزهای بارانی و ساعات ترافیک برخورد می کردند به من لبخند می زدند. لبخندشان را با لبخند پاسخ دادم و پله های ایستگاه مترو را پایین رفتم. ایستگاه نونوار بود و ت...
کفه سنگین احساسات
داستانخواندن ۲ دقیقه
۱۰
۲