مصطفی ارشددرارشد·۴ سال پیشخوابگردِ بیجانبه محض اینکه کوبهای محکمی به سینهام خورد، شروع به لرزیدن کردم و با دیدن محیط اطرافم، سر جایم میخکوب شدم، همان جا ایستادم. همان طور که انت…
شیوا همتی·۷ سال پیشواقعیت مجازی حقیقتی که بر تخیل سایه افکند، مزهی خیال را میپراند و رویا را از شور میاندازد. دوستت دارمی که خواب و بیداریاش یکیست؛ پر از شک و شبهه و لازمالشرح، نمیارزد.وجدِ دیدار و شوق حضوری در سایهی انکار مانده؛ بیعمق و کرخت، که میدانی راستیاش هیچ نیست و فرو میریزد از لای انگشتهات؛ درست همان آنی که خیره به چشمهایت، دست میگشاید برای آغوش...