با نوشتن درباره‌ی پرداخت مستقیم، شانس بردن محصولات اپل رو داری. همین حالا شرکت کن!همین حالا بنویس

شادنامه

شروع نوشتن
پست‌ها: ۲.نویسندگان: ۱
جدیدترین‌ها
shadname·
۶ سال پیش

تولّد پُر دردسر قسمت آخر

یکی داد میزد، یکی بقیه رو آروم میکرد. یکی دوید تو حیاط. چند نفر بالا سرش بودند مادرش دستشو گرفته بود و آرومش میکرد اما نرگس فقط داد میزد. مردا رفتند در خونه سید قاسم که ماشینشو بیاره سوارش کنن ببرن بیمارستان.چند دقیقه بعد نرگس در حالیکه عقب وانت مزدا هزار سید قاسم خودش با مامانش و زن داداشش نشسته بودند و باباش جلو نشسته بود راهی بیمارست...
تولّد پُر دردسر قسمت آخر
داستانخواندن ۲ دقیقه
۱۳
۴