hanienegari·۳ ماه پیشاول ماجراساعت حدود 2:50 دقیقه نیمه شب بود. کم کم کنترل اوضاع برام سخت شده بود مثل یک ناظر به اطرافم نظارت میکردم تا حداقل بتونم به یک ناجی چنگ بزنم…
معین.و·۵ سال پیشاندر مصائب جوانیمادرید - تیر ۹۸ قدم میزدیم و هوا کاملن مطبوع و متعادل بود. از آن عصرهایی که هوا نه سرد است و نه گرم. راه میرفتیم که میانهی راه یکهو ایست…