حسام الدین مطهری·۷ سال پیشسیاوش و سرمای بیرستگاری | همکلامی با یک کارتنخواب اگر زورِ کلماتم به آشفتهکردنت برسد، کارم را کردهام. کافیست آرایشت را -بیآنکه بفهمی- به هم بریزد یا دستانت را به لرزه بیندازد. نویسنده جز این چه میخواهد؟ جز اینکه هر جا خواست بگریاند، هر جا دلش کشید بخنداند، هروقت ویرش گرف...
Dast Andaz·۷ سال پیشزلزله هایی که کارتن خواب ها را از تنهایی درآوردهمیشه دلم برای کارتن خوابهایی که دور و ور کرج زندگی می کردند می سوخت.مخصوصاً پیر مرد تنهایی که چند صباحی پس از اینکه مال و اموالش را به نام زن و بچه هایش کرده بود از خانه بیرونش کرده بودند. به این بهانه که اخلاقت بد است.تا مدتها کت و شلوار به تن داشت.او را با همان کت و شلوار از خانه بیرون کرده بودند.ابتدا سر و صورت صافی داشت ولی کم کم ریش و موهایش بلند و بلندتر و به هم...