حسین تقوایی دل نویسی تنها از پشت کوه·۳ ماه پیشجایی که هماکنون نشستهام (ابهام و گم شدن حوادث و آدمهای گذشتهاش)شاید این فکر کمی عجیب به نظر برسد، ولی همیشه یک سؤال در ذهنم بوده و الان هم هست: جایی که اکنون در آن قرار گرفتهام، از نظر مکانی و از نظر ع…
نقطه اصلی·۱ سال پیشگم گشتهگم شدن به طور قوی نسبیه، گم شدن از مکان، گم شدن از زمان و یا گم شدن از جسم، تنها جزوی از گم شدنه، ما گم میشیم تا پیدا بشیم و یا شاید پیدا…
𝑳𝒐𝒏𝒂𝒓𝒌𝒂𝒊𝒅·۲ سال پیشآگهی در روزنامه، لطفا!یک اگهی در روزنامه, لطفا! کلمات گم شده اند، خرده شیشه ها در حروفشان فرو می روند...
مریم رضایی·۳ سال پیشیک چیزی گم کردم... ساعت 9 و 22 دقیقه شب، سی فروردین 1402 مثل روزهای قبل خودمو در طول روز خیلی خسته کردم، خودم و با فیلم و با آدمها سرگرم کردم...ولی حالا که ک…
Moon?·۳ سال پیش«برای مادرم»خیلی چیزها را گم کرده ام...گاه لنگه ی گوشواره ...گاه ساعت مچی ام...گاه کلید در خانه ام....چند بار کیف پولم را....یکبار دستبندم را در تئاتر…