SomeNi·۲ سال پیشبعد از تو...فکر میکردم با گذشتن چند روز و چند ماه میتونم فراموشت کنم اما من هر روز منتظر و ناامیدم. ترکیب عجیبیه نه؟ من هرروز کنار پنجره خونه میز میچین…
SomeNi·۳ سال پیشآخرینهر روز به اینکه قراره آخرین روزی که میبینمت چی بپوشی و چی بگی فکر میکنم. تمام امیدم به اون سلام و احوال پرسیه که صبح اول صبح باهم داریم و ت…
SomeNi·۳ سال پیشهر روز در قلبم میبینمت...سعی کردم تصورش کنم. به میزش تکیه داده و همونطور خیره به تلفنش سعی میکنه تمرکز کنه و قهوه اش رو سر بکشه. گهگاه نگاهی به صفحه گوشی میندازه…
SomeNi·۳ سال پیشمعرفی خودمراستش من اولین بارمه که دارم مینویسم و خب قاعدتا قراره کلی تغییر توی نوشته هام ایجاد بشه. یادمه زمانی که ما نوجوان بودیم هر کسی برای خودش ی…