ویرگول
ورودثبت نام
Dast Andaz
Dast Andaz
خواندن ۱ دقیقه·۱۰ ماه پیش

آن لبی که رُژ و آن مُژه‌ای که ریمل زده... آن زُلفی که افشان و آن تنی که عُریان شده!

یادداشت پیشین:

آن نازک‌ترین قسمت‌های مجسمه!

مجسمه عیسی (ع) در آغوش مادرش یا مجسمه پیه‌تا ساخته میکل‌آنژ
مجسمه عیسی (ع) در آغوش مادرش یا مجسمه پیه‌تا ساخته میکل‌آنژ
آن لبی که رُژ و آن مژه‌ای که ریمل زده... آن زُلفی که افشان و آن تنی که عُریان شده!

آن لبی که رُژ زده

شاید

دل صاحبش از قحطی محبّت و مهربانی دچار حریق شده است!

شاید

در حسرت بوسه‌‌های زلال‌ و حلالی‌ست که از او دریغ شده است!

آن مُژه‌ای که ریمل زده

شاید

از آنِ کسی است که حتی یک نگاه صادقانه هم برایش عالی است!

شاید

در حسرت نگاه‌هایی‌ست که جایشان در چشم محرمان خالی است!

آن زُلفی که افشان شده

شاید

صاحبش همچون آن شراب نرسیده‌ای است که اسیر خُم شده است!

شاید

در خیال نوازش دستان پاکی است که در میان یادها گُم شده است!

آن تنی که عُریان شده

شاید

صاحبش آن کسی است که در حال جنگ و ستیز با لشکر غم است!

شاید

در انتظار لمسی است که پاک و مجازش این‌روزها به‌شدّت کم است!

مجسمه بوسه ساخته کنستانتین برانکوژی
مجسمه بوسه ساخته کنستانتین برانکوژی
یادداشت مرتبط:

لمسم کن،در آغوشم بگیر و ببوسم!

بوسه (Der Kuss) اثری از گوستاو کلیمت
بوسه (Der Kuss) اثری از گوستاو کلیمت
حُسن ختام:

بودا و شاگردانش با کشاورزی برخورد می‌کنند که گاوهای خود را گم کرده و به همین دلیل می‌خواهد خود را بکشد. بودا با لبخند به شاگردانش می‌گوید که ما خوش‌شانس هستیم؛ زیرا هیچ گاوی نداریم که آن را گم کنیم. گاو هر آن چیزی است که فکر می‌کنیم برای خوشبختی ما ضروری است و بدون آن نمی‌توانیم زندگی کنیم: شغلی خاص، پول، خانه و حتی یک عشق دروغین.

دلنوشتهداستانعشقرابطهخانواده
«دنباله‌‎روِ هرکسی نباش، ولی از هرکسی توانستی یاد بگیر!» آدرس سایت: dastandaz.com | ویراستی: Dast_andaz@ | ایمیل: mohsenijalal@yahoo.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید