گفت و گوی زیر بین یک تهیه کننده فیلم های تبلیغاتی و یک مسئول تدارکات که به تازگی استخدام شده، صورت می پذیرد:
تهیه کننده:برو سریع دو کیلو برنج y بخر بیار!
مسئول تدارکات:ببخشید،اشتباه نمی کنید؟!
تهیه کننده:برای چی فکر می کنی دارم اشتباه می کنم؟
مسئول تدارکات:آخه من از آقای کارگردان شنیدم که قراره برنج x رو تبلیغ کنیم!
تهیه کننده:می خوایم بپزیمش.نمی خوایم نشونش بدیم که!
مسئول تدارکات:جسارتاً برای نشون دادن توی فیلم نباید برنج x پخته بشه؟!
تهیه کننده:تازه اینجا استخدام شدی؟!
مسئول تدارکات:بله!
تهیه کننده:هنوز به تو نگفتن؟
مسئول تدارکات:چی رو؟!
تهیه کننده:اینکه قرار نیست اینجا همون چیزی رو به مردم نشون بدیم که قراره تبلیغ کنیم!
مطلب قبلیم:
پست های جدید منتشر شده با هشتگ«حال خوبتو با من تقسیم کن»:
منجّمی را بر درختی بلند دار زده بودند.یکی پرسید تو که منجّم بودی و عاقبت کارها را پیشگویی میکردی،آیا این سرنوشت را برای خود دیده بودی؟ گفت:«رفعتی میدیدم ولی ندانسته بودم به کدام موضع خواهد بود!»