یا حسین گویان که سر از تن امام حسین علیهالسلام جدا میکنند!
به نام قانون، قانون را سر میبُرند. به نام اخلاق، اخلاق را ذبح میکنند. به نام اسلام، اسلام را سلّاخی میکنند. چقدر این جملهی «هر روز عاشورا است و هر سرزمین کربلا» صحیح است وقتی هنوز دارند سر امام علیهالسلام را از تنش جدا میکنند. با این تفاوت که در میان جداکنندگان سر امام علیهالسلام، هستند کسانی که «یا حسین، یا حسین گویان»، این کار را انجام میدهند! این «یا حسین گویان» که هیچ بویی از مرام و آزادگی و جوانمردی امامشان نبردهاند، همانها هستند که: «اسلام را چون پوستینی واژگونه میپوشند!» ای کاش میدانستند: اقوام روزگار به اخلاق زندهاند. قومی که گشت فاقد اخلاق، مردنی است. (محمدتقی بهار)
آب را گل نکنیم!
وقتی میبینم بیگمان هر روز هستند آدمهای بیشعوری که هر کدام به طریقی آب زلال این مملکت را گلآلود میکنند، ناخودآگاه به یاد این شعر سهراب سپهری میافتم که میگوید:
آب را گل نکنیم
در فرودست انگار کفتری میخورد آب
یا که در بیشهای دور سیرهای پر میشوید
یا در آبادی کوزهای پر میگردد
آب را گل نکنیم
شاید این آبِ روان
میرود پای سپیدار تا فرو شوید اندوه دلی
دست درویشی شاید نان خشکیده فرو برده در آب
مردان ما گاهی همچون سهراب اینقدر نجیب هستند که برای اینکه روی زیبای زنی دو برابر شود، خواستار آن هستند که هیچ آبی گل نشود:
زن زیبایی آمد لب رود
آب را گل نکنیم
روی زیبا دو برابر شده است
چه گوارا این آب
چه زلال این رود
امّا در زمان سهراب بود که مردم بالا دست صفا داشتند. الان در بین مردم بالا دست و پایین دست، همه نوع مردمی یافت میشود. هم با صفا مثل خودش و هم بیصفا مثل آنهایی که نه تنها آب را گل میکنند، بلکه اگر زنی زیبا ببینند، از ترس اینکه روی زیبایش دو برابر شود... !
مردم بالا دست چه صفایی دارند
چشمههاشان جوشان
گاوهاشان شیر افشان باد
من ندیدم ده شان
بیگمان پای چپرهاشان جای پای خداست
مهتاب آنجا میکند روشن پهنای کلام
بیگمان در ده بالا دست ،چینهها کوتاه است
مردمش میدانند که شقایق چه گلی است
بیگمان آنجا آبی، آبی است
جای سهراب خالی است که ببیند دیر زمانی است که بیگمان در اینجا:
آبی، گاهی آبیتر است. آبی، گاهی آبی نیست. آبی، گاهی سیاه است. آبی، گاهی اصلاً وجود ندارد!
چگونه از آب گلآلود ماهی بگیریم؟!
آب که گلآلود میشود. سلبریتیهای گرسنهی لایک و فالو، این استادان چیرهدست ماهیگیری از آبهای گلآلود دست به کار میشوند. اگر به اعتراض کردن باشد. اعتراض انواع و اقسام گوناگونی دارد. باید آموخت و آموزاند. متاسفانه ما چون اعتراض صحیح را نیاموختهایم، هنوز به این بلوغ نرسیدهایم که ماهیگیری از آب گلآلود را از یک اعتراض صحیح و فاقد سویههای حزبی و سیاسی، تشخیص دهیم. این میشود که چه بسا خود نیز ناخواسته دست به قلّاب میشویم و شروع میکنیم به ماهیگیری از آب گلآلود یا برای کمک به این ماهیگیران آب گلآلود، آب را گلآلودتر میکنیم.
شاید نیازی به باگذاری این فیلم نباشد. چون خوشبختانه غالب ما ماهیگیری از آب گلآلود را بلد هستیم. ولی هستند کسانی که همین کار را هم ناشیانه انجام میدهند. این فیلم فقط برای آنها باشد:
آسانترین کار ممکن: زیر سوال بردن و توی سر و کلّهی هم زدن است!
دوستان عزیز "زیر سوال بُردن" آسانترین کار ممکن است. خردمندانه رفتار کردن و مسائل را از زیر سوال در آوردن، نیاز امروز جامعهی ما است که متاسفانه همیشه در لابلای هیاهوی هوچیبازهای مجازی گم میشود. ما نه تنها خیلی از مسائل را از زیر سوال در نیاوردهایم، بلکه هر روز مسائل جدیدتری را زیر سوال میبریم. میدانید چرا؟ چون وقتی میتوانیم توی سر و کلّهی هم بزنیم و از هیجان ناشی از آن کلّی آدرنالین ترشح کنیم، چرا بنشینیم با هم گفتگو کنیم و خودمان را خسته کنیم؟
مرحومه «مهسا امینی»، اولین نفری نیست که گرسنگان لایک و فالو از او نهایت سوء استفاده را کردند و خواهند کرد، آخرین نفر هم نخواهد بود. مرحومه «مهسا امینی»، اولین نفری نیست که ما از آن برای زیر سوال بردن خیلی مسائل و توی سر و کلّهی هم زدن استفاده کردیم و خواهیم کرد، آخرین نفر هم نخواهد بود.
هنوز عاشق فیلم «روز واقعه» و این سکانس نابش هستم:
و:
داد از که توان خواست، که زنجیر عدالت بر درگه بیدادگران است درینجا! ?