
در جریان باش!
خواندن ۴ دقیقه
مقدمه:
برخی از حرفها هستند که هر اندازه کششان بدهی، در رساندن منظوری که در نظر داری، کمتر موفق میشوی. بعد هم در این گیرودار آخر سالی کمتر کسی حال خواندن یک مطلب طولانی را دارد. دو شب پیش نمیدانم چه شد که چند کلمهای را کنار هم قرار دادم تا بلکه بتوانم حرف نه چندان آسانی را با کمترین کلمات و کوتاهترین جملات، بزنم. اینکه چه میزان موفق شدم؟ نمیدانم!
به هر حال میتوانید نتیجه را در ادامه بخوانید. امیدوارم بپسندید.
آن چند کلمه این بود:
پدرم که
عصبانی میشود
تمام بشقابهای خانهمان،
پرنده میشوند!
دیگر نمیخواهم
فضانورد شوم!
دو مطلب پیشین:
خیلی زیبا بود:)
زیبا و تلخ...
سال نو مبارک باشه انشاالله سال خوبی داشته باشین در کنار عزیزاتون.
زندگی به کام
نمی شه اقا چه کم چه زیاد
باید به فکر چیزه دیگه ای باشیم
دیگه این لال بازی ها مصرفشون گذشته
عالی بود.
یا حق
پدرم وقتی مرد پاسبانها همه شاعر بودند.
یک تصویر نزدیک و ملموس برای معنایی دور از ذهن ولی ساده.
خیلی زیبا بود
یه جوابی هم بدم به متنتون؟:)
ولی ای کاش میتوانستم فضانورد شوم ، که جلوی از بین رفتن بشقاب پرنده ها را بگیرم که مادرم دمپایی ها را پرواز ندهد.
راستی عیدتون مبارک باشه..
خوب هستید؟
سال نو و قرن جدید مبارک??