برنامهی "چهار سوی علم" شبکهی چهار را خیلی دوست دارم. جوری که سعی میکنم سری مستندهای جالبش را از دست ندهم. مستند "کاوش در اعماق اقیانوس" یکی از آن سری مستندهای منحصر به فرد بود. یک کشتی با تجهیزات کامل، کلّی خدمهی فنی و تخصّصی، چند ربات و یک زیردریایی چند میلیون دلاری، عمق اقیانوسهای جهان را کاوش میکردند.
کاوش در عمق چند هزار متری اقیانوس با بهترین تجهیزات روز دنیا، باز هم کار آسانی نبود. گاهی ارتباط با کاپیتان زیردریایی دچار اشکال میشد. گاهی حتی از دریچهی سقف زیردریایی، آب به داخل نفوذ میکرد و ماموریت نیمهتمام میماند. گاهی نیز طوفانها و برودت شدید دمای آب، ماموریت کاوش را با مشکلات پیشبینیناپذیر روبرو میکرد.
هر کسی از دریچه و منظر نگاه خودش به پدیدههای عالم هستی نگاه میکند، نگاه دستانداز به این مستند هم او را به فکر واداشت که موجسواری، قایقرانی و شنا در سطح آب، در مقایسه با کاوش در عمق اقیانوسها، کارهای بسیار آسانی هستند. گویا دستیابی به عمق، در هیچ جایی، به راحتی حاصل نمیشود. این عمق میخواهد، چه در زمین و آسمان و اقیانوسها باشد و چه در دل. امّا به عمق که میرسی، به ناشناختههایی دست خواهی یافت که باورش برای سطحپیمایان، مقدور نیست.
ما آدمیزادگان برای دستیابی به گنجینههای زمین، به عمق آن رفتهایم، برای شناخت سیّارههای دیگر، به عمق آسمان رفتهایم. برای سر در آوردن از ناشناختههای اقیانوسها به قعر آنها رفتهایم، تاکنون حتی عمق خیلی از چیزهای ریز را شکافتهایم ولی برای دستیابی به گنجینههای درون خودمان و سر درآوردن از مجهولات آن، حتی به اندازهی سر سوزنی پیش نرفتهایم. اگر رفته بودیم اینگونه برای بزک تن، تن به هر کاری نمیدادیم و دل را به بهای اندکی نمیفروختیم.
ویکتور وِسکُوو، کاپیتان زیردریایی کاوشگر، خوشحال از این که اولین نفری بوده که در تاریخ جهان، توانسته است رکورد سفر به عمق اقیانوسها را بشکند:
چند نفر در جهان توانستهاند در کنار کوهپیمایی، جنگلپیمایی، راهپیمایی و پیماییهای دیگر، دلپیمایی کنند؟ چند تن از فرزندان آدم توانستند به عمق دلشان سفر کرده و ناشناختههای آن را مورد کاوش قرار دهند؟ همان دلی که بایزید بسطامی دربارهاش گفت:
«همواره سوارهی دل باشید و پیادهی تن»
همان دلی که به قول صائب تبریزی باید به جای سفر خاک، به آن سفر کنیم:
جز غبار از سفر خاک چه حاصل کردیم؟
سفر آن بود که ما در قدم دل کردیم.
چند نفر توانستهاند از قیل و قال برون، عبور کنند و درون را بنگرند و حال را؟ همان درونی که مولانای جان دربارهاش سرود:
ره آسمان درون است، پر عشق را بجنبان
پر عشق چون قوی شد، غم نردبان نماند
و یا آنجا که گفت:
بیرون ز تو نیست هر چه در عالم هست
در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی
درون ما انسانها، هزاران کهکشان وجود دارد که خیلی از ما حتی به شناخت یک ستاره و یا سیّاره از آنها نائل نیامدهایم.
داستان و مکاشفه
زمانی به شدت سربه گریبان تفکر فرو برده و به کار پژوهشگری اشتغال مداوم داشتم و در ژرف اندیشه و ریاضت فکری غوطهور بودم و این به هنگامی بود که با دشواریهای مساله علم به رزم و ستیز برخواسته بودم و هرچه در کتابها و گفتهها بیشتر کاوش و پیجویی میکردم کمتر به حلّ آن دست مییافتم، تا اینکه در شامگاهی از شامگاهان خلسهای که شبیه به نوم (خواب) بود بر من چیره گردید. در این حالت بود که طیفی از لذّت مرا فرا گرفت و بارقهای جهیدن کرد و نوری درخشان گردید. در این درخشندگی شبحی به سیمای انسان پدیدار شد. نظر که بروی افکندم دریافتم او آرامش جان خردمندان و رهبر حکمت و فرزانگی معلم اول (ارسطو) است که با هیبت و جلوه شگفتانگیزی و ابهت و والائی حیرتافزائی در صحنه شهود من کشف و نمودار گردید. او با خوشروئی و لطف و درود مرا نوازش داد تا جائی که دهشت و حیرتی که بر من چیره گردیده بود زائل گردید و وحشت و خودباختگی به انس و آرامش تبدیل شد. هنگامی که خویشتن را بازیافتم شکوه خود را از دشواریهای مسالهی علم به حضورش گزاره نمودم.
او در پاسخ گفت:
اگر به خود بازگردی و از نهاد خویش پرسش کنی به یقین پاسخ خود را خواهی دریافت.
دو یادداشت پیشین:
برای دستیابی به لینک آخرین و تنها دستهبندی از نوشتههای بنده، میتوانید به این پُست مراجعه کنید.
اگر دوست داری بنویسی ولی نمیدونی چی بنویسی، یه سری به پُست پایاننامهی دستانداز! (آخرین گاهنامه) بزن!
اگر وقت دارید: به نوشتههای هشتگ «حال خوبتو با من تقسیم کن» سر بزنید و اگر خودتان حال خوبی برای تقسیم داشتید، لطفاً دست دست نکنید و آن را با این هشتگ بین دوستان خودتان تقسیم کنید. بِسمِالله.
حُسن ختام:
یک پیشنهاد تماشایی و تامّلی برای گرمترین روزهای تابستان:
کاوش در عمق اقیانوس - قسمت اول - اقیانوس اطلس
کاوش در عمق اقیانوس-قسمت دوم: اقیانوس منجمد جنوبی
کاوش در عمق اقیانوس- قسمت سوم: اقیانوس هند